🌲🌻🌲🌻🌲

« قانون اساسی اسلام واقعی ، اسلام رحمانی » :

« قانون اساسی تشیع علوی و تسنن نبوی »

اسلام بخشندگی و مهربانی

« اصل پانزدهم : کوروش شناسی : کوروش پیامبر ،

( ذا القرنین در قرآن مجید و مجدآفرین / سوره کهف )

توضیحات اصل ( 15 ) : بخش دوم

  1. - چقدر ظالمانه است که کسی کوروش بزرگ ( کوروش پیامبر ، ذا القرنین در قرآن کریم ، پیامبر قسط گستر ، پیامبر مساوات و برادری ) را با سقراط و افلاطون و جامعه باز در یونان باستان مقایسه کند !
  2. - امروز فریبکاران غربی به اسم آزادی ، دموکراسی ، لیبرالیسم ، جامعه باز و توسعه آن در سطح جهان ، انگشت در چشم جهانیان کرده و به همه می گویند از فلاسفه یونان باستان بیاموزید .
  3. - آیا می توان « کوروش بزرگ هخامنشي » را با « سقراط آتني » مقایسه کرد ؟ و آنها را دو شخصيت جهاني برابر برشمرد ؟
  4. - آیا عملکرد پیامبرگونه کوروش بزرگ و قسط گستری و مساوات طلبی وی قابل قیاس با فیلسوفان یونان باستان می باشد ؟
  5. - کارل ريموند پوپر » فيلسوف معاصر بر اين باور است که افلاطون ، هر چند بزرگ ترين شاگرد سقراط است ، بزرگ ترين خائن به سقراط نيز هست . ايشان در کتاب مشهور خود تحت عنوان « جامعه باز و دشمنان آن » سقراط را يکي از بزرگ ترين خادمان و بنيانگذاران دموکراسي معرفي مي کند و افلاطون را به عنوان يکي از بدترين و خطرناک ترين دشمنان جامعه باز مي خواند . وی در مورد افلاطون جان کلام را ادا مي کند . اما در مورد سقراط دچار تعصب و خوش باوري بسيار است . سقراط از خود اثري مکتوب به جاي نگذاشت . شاگردان شاگردان سقراط که ارسطو از جمله آنها و شاگرد افلاطون است از مخالفان دموکراسي و جامعه باز به شمار مي آيند . بدون شک سقراط يک فيلسوف بزرگ است اما این که وی مبدأ در تاريخ فلسفه جهان به شمار آيد جای شک و تردید است . سقراط برآیند نظرات فلاسفه پیش از خود در یونان و ایران باستان ، خصوصاً افکار و عقاید زرتشت های ایرانی است ! او يک انسان بود و مانند هر انسان ديگري داراي علايق و عيب هاي مختص به خود بود ( بیشتر تحقیق کنید ! ) . آن چنان که از آثار شاگردان نسل اول و دوم سقراط مستفاد مي شود ايشان جانبدار جامعه اشرافي ، زمامداري يک نفره و جانبدار نوعي سوسياليسم است ، اما طبقات اجتماعي از ميان برداشته نمي شوند و فقط تلاش خواهد شد ثروت اندوزي افسارگسيخته مهار شود .
  6. - شاگردان سقراط دموکراسي را از بدترين نوع مکاتب و نظام هاي سياسي خوانده اند ! چرا سقراط دفاعيات خود را از دموکراسي و جامعه باز مکتوب نکرد ؟ اگر سقراط مدافع جامعه باز بود بايد عقايد خود را مکتوب مي کرد تا برداشت هاي بسيار متفاوت و سوء از انديشه او صورت نپذيرد . مکتوب نساختن يعني سند نساختن از ایده‌ها و افکار توسط سقراط ، مشخص نمی کند که وی پیرو دموکراسی ، جامعه باز ، مردم سالاری ، واگذاری کار مردم به مردم بوده است . لذا نبود سند براي انديشه سقراط راه هاي سوءاستفاده از نام و انديشه سقراط را براي برداشت هاي متفاوت باز مي گذارد . اين گونه استدلال و دفاع از سقراط از جانب علاقه مندان به ايشان و افراد فلسفي بسيار است .
  7. - چرا هر دو فیلسوف افلاطون و ارسطو دموکراسي را از بدترين نوع نظام هاي سياسي برشمرده اند ؟ آیا دلیل آن مقایسه حکومت داری کوروش بزرگ ( کوروش پیامبر ، ذا القرنین ) و موفقیت های چشمگیر آن ، در کشوری به وسعت نیمی از جهان باستان ، با دموکراسی یونان باستان و سیاست بازی ها و ظلم های آشکار آن به اکثریت مردم نبود ؟ اما آيا به واقع دموکراسي يونان باستان ماهيتاً با دموکراسي امروزي مشابهت دارد یا فقط در نام با دموکراسي ( مردم سالاری ) مشابه می باشد ؟ آیا نظامی که نه زنان را آدم می شمارد و نه بردگان را ! و حقوق مساوی انسان ، پسران و نوجوانان را زیر پا گذاشته و تجاوز به ایشان را جایز می شمرد ، قابل ستایش است ؟ !
  8. - آیا زیر پا گذاشتن حقوق زنان ( ۵۰ در صد افراد جامعه یونان ! ) را می توان با منشور کوروش بزرگ مقایسه کرد ؟
  9. - آيا به واقع نظام هايي که سه فيلسوف بزرگ یونان باستان به آن معتقد بودند تحقق یافت ؟
  10. - نظام مدیریت الاهی کوروش بزرگ چطور ؟ ! آیا تحقق یافت ؟ آیا هرودوت نمی گوید ملت ایران کوروش را « پدر ملت » می نامید ؟ و ملت یونان وی را « قانون گذار » می شمرد ؟
  11. - آیا دموکراسي يونان باستان داراي عيوبي بود ؟ دموکراسي امروزي غرب چطور ؟ آیا بدون عيب و نقص است ؟
  12. - کوروش بزرگ نظام مدیریتی را که باور و ايمان داشت به روشني مکتوب کرد و بدین طريق راه را بر برداشت هاي گوناگون بست و از ایجاد انحراف جلوگیری کرد . اما داریوش بزرگ به اتفاق 6 نفر از سرداران هخامنشی کودتا کرد و شیوه رهبری و مدیریت پیامبرگونه کوروش بزرگ ( جامعه باز مردمی و مشارکتی و پیشنهاد دهی فراگیر و همگانی از مردم ) را به روش و شیوه استبدادی ، فرماندهی و کنترل فردی و از بالا تغییر داد . البته چون او می دانست شخصیت کاریزماتیک کوروش بسیار نزد مردم محبوب است لذا حفظ ظاهر می کرد و در چشم مردم خود را پیرو کوروش جلوه می داد . بر این اساس پادشاهان و اخلاف داریوش نیز روش استبدادی را دنبال کرده و راه انباشت خزاین از طلا و نقره و جواهرات را دنبال کردند و این روش را بر قسط گستری ترجیح دادند و نظام مساوات ( برابری و برادری و مشارکت و پیشنهاددهی مردم ) به تدریج به فراموشی سپرده شد
  13. - پادشاهان هخامنشی به انديشه و روش پیشنهاد گیری کوروش بزرگ پايبند نبودند ! و دیدید و دیدیم با یک نسیم کوچک ، سلسله هخامنشیان در هم پیچید و اسکندر مقدونی و یک گروه کوچک بر ایشان پیروز شد و تمامی آن طلاها و جواهرات را بار کاروان های اسب و شتر و قاطر کردند و به آتن فرستادند ! و البته خود اسکندر مشرک هم جوان مرگ شد و از آنها هیچ استفاده ای نکرد . و طومار استبداد اشرافی و ظلم پادشاهان هخامنشی برچیده شد
  14. - بعد از همه پیامبران روایات متعدد و بسیار گوناگون از افکار و اندیشه ها و عملکرد های ایشان در جامعه رواج یافته است ، چه در شرایط جنگ و چه در زمان صلح . و همین امر موجب برداشت های گوناگون مردم شده است . مخصوصاً وقتی بعد از پیامبران ، مستبدان حاکم شوند تاریخ را به نفع خودشان تغییر می دهند تا مردم را با خود همراه سازند ، لذا به عده ای پول می دهند تا به جعل انواع روایات راست و دروغ بپردازند . در مورد کوروش دشمنی یونانیان با ایرانیان مزید بر علت نیز شده است . به طوری که بین مورخان یونان باستان مطالب صد در صد مخالف یکدیگر مشاهده می شود . کتزیاس چیزی را می گوید که هرودوت و گزنفون نه تنها آن را نمی گویند بلکه ضد آن را بیان می کنند . لذا یک محقق آگاه ، هوشیار ، بیدار و بی طرف باید خیلی نازک اندیشی ، ژرف اندیشی ، عمق سنجی کند تا به کنه وجود واقعی کوروش بزرگ دست یابد .
  15. - همین دقت و توجه عمیق در مورد پیامبر اسلام و شناخت دین اسلام و سایر پیامبران نیز واجب است . تاریخ گواهی می دهد که عمر فرزند خطاب صراحتا اعلام می دارد که قسط را زیر پا گذاشته و فرمول و قاعده جدیدی برای تقسیم ثروت های عمومی و بیت المال و غنایم جنگی وضع می کند ، البته یک توجیه عوام پسند ( و عموم رنگ کن ! ) نیز برای آن می تراشد ( نزدیکی به پیامبر خدا و تقدم در گرایش به اسلام ! ) و همین امر زمینه ساز انباشت ثروت و سرمایه و ایجاد نظام استبدادی بنی امیه ، بنی عباس ، عثمانیان ، صفویان و قاجاریان و گسترش تفکر تسنن اموی و روحانیت تشیع صفوی گردیده است .
  16. - بخش هايي از انديشه مکتوب کوروش بزرگ : « اينک که به ياري مزدا ( خداوند یگانه ) تاج شاهي ( رهبر شایسته ) ايران ، بابل و کشورهاي چهار گوشه جهان را بر سر گذاشته ام ، اعلام مي کنم دين ها و آيين هايي که من شاه آنها هستم گرامي خواهند بود و من نخواهم گذاشت که فرمانروايان و زيردستان من دين و آيين ملت هايي را که من شاه آنها هستم کوچک نمايي کنند يا به آنها توهين کنند . من از امروز که تاج بر سر نهاده ام ، تا روزي که زنده هستم و مزدا شاهي ( رهبری شایسته ) را بر من روا دارد ، هرگز شاهي خود را بر کسي تحميل نخواهم کرد و هر ملت آزاد است که مرا به شاهي خود بپذيرد يا نپذيرد و هر گاه مرا شاه خود نخواهد ، من براي شاهي بر آن ملت جنگ نخواهم کرد .
  17. - من تا روزي که شاه هستم ، نخواهم گذاشت که کسي ، کسي ديگر را به بيگاري بگيرد و بدون پرداخت مزد وي را به کار وادارد .
  18. - من امروز اعلام مي کنم که هر کس آزاد است که هر ديني را که گرايش دارد بپرستد و در جايي که خواستار است سکونت کند ، به شرط اين که در آنجا حق کسي را غصب نکند و هر شغلي را که ميل دارد پيشه کند و دارايي خود را هر جور که خواستار است به مصرف برساند ، به شرط اين که آسيبي به حقوق ديگران نزند .
  19. - من اعلام مي کنم که هر کسي پاسخگوي کردار خود است ، هيچ کس را نبايد براي گناهي که يکي از خويشاوندانش کرده مجازات کرد . مجازات برادر گناهکار قدغن است و اگر يک فرد از خانواده و طايفه ای گناهي کرد ، فقط گناهکار بايد مجازات شود نه برادرش و نه ديگران ...
  20. - من تا روزي که به ياري مزدا شاهي ( رهبری ) کنم نخواهم گذاشت که مردان و زنان را به غلامي و کنيزي بفروشند و فرمانداران زيردست من بايد که در حوزه فرمانروايي و ماموريت خود از فروش و خريد مردان و زنان به غلامي و کنيزي جلوگيري کنند و رسم بردگي بايد به کلي از جهان برافتد .
  21. - کوروش هخامنشي انديشه خود را در مورد آزادي به صراحت بيان داشته و جزييات و اصول يک جامعه باز الاهی ( مزدایی ، خداوند یگانه ) را ذکر کرده است . آنچه مسلم است اين است که اخلاف و جانشينان کوروش ( داریوش بزرگ و پادشاهان پس از وی ) راه استبداد و فرمانروایی فردی را در پیش گرفتند . زیرا در ایران جامعه باز ، مشارکتی ، دموکراسی پیامبران ، پیشنهاد دهی فراگیر مردم و واگذاری حکومت داری به مردم ( حکمت ) تداوم نیافت .
  22. - امیدواریم ملت شریف و حق پرست ایران کوروش بزرگ ( کوروش پیامبر ، ذا القرنین در قرآن مجید ، سوره کهف 17 آیه ) را به عنوان یک سرمایه عظیم و بی نظیر تاریخی ، فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی ایرانزمین و جهان اسلام و بشریت به خوبی بشناسد و از آن به خوبی بهره برداری نماید .
  23. - کوروش بزرگ ( کوروش پیامبر ، ذا القرنین در قرآن مجید / سوره کهف ) همانند همه پیامبران الاهی عمل کرده و در ۲۵5۰ سال پیش از مردم پیشنهاد گیری کرده و به عنوان رهبری شایسته و الاهی مردم را در حکومت داری مشارکت داده است .
  24. - امروز در جهان کشف گردیده است که رمز موفقیت ملت ها ، مشارکت مردم و پیشنهاد دهی همگانی می باشد . لذا لازم است همه مردم برای تحقق این امر بسیار مهم و حیاتی بسیج گردند تا ملت ایران از این اوضاع اسف‌بار فرهنگی ، سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و نابسامان های همه جانبه نجات یابد . موفق و سربلند باشید و مفلح و رستگار و موید الاهی .
  25. - در دوران های پس از وی مردم ایران خود را همچنان پیرو کوروش پیامبر می دانستند و بعد از دوران سلوکیان ، که ایشان را از ایران بیرون انداختند ، اشکانیان خود را پیرو معنوی هخامنشیان می دانستند . آندره ورستاندیک ( تاریخ امپراتوری اشکانی ، ترجمه محمود بهفروزی . تهران انتشارات جامی ، 1386 ص 43 ) چنین می نویسد : رسیدن آرشاک ( ارشک ) به مقام الوهیت مبدأ تاریخ نوینی شد که نوروز ، اول ماه نیسان سال 247 پ . م . آغاز می شود . آمین مارسلن مورخ رومی می گوید : ایرانیان ارشک را تا سطح ستارگان ارتقاء داده بودند .
  26. - بیشترین گستره قلمرو اشکانی و پرقدرت ترین دوران اشکانی به مهرداد اول ، برادر و جانشین فرهاد یکم تعلق دارد ، کسی که کاتوزیان او را با کوروش کبیر ، بنیانگذار حکومت هخامنشیان مقایسه می کند . مهرداد یکم رهبر دولت سلوکی ، دیمتریوس دوم که توسط سربازان اشکانی شکست خورده و دستگیر و به هیرکانی برده شده بود بخشید و تحت درمان و پذیرایی گرم خود قرار داد و حتی دختر خود ، روزگون را به عقد او در آورد . اشکانیان ( شاهنشاهی اشکانی ، امپراتوری پارت ها ) 471 سال بر قسمت اعظم آسیا و آسیای میانه حکومت کردند .

  1. - عيب هاي برجسته دموکراسی در یونان باستان :

  1. آیا در يونان باستان تصميم گيري هاي حکومتي و سياسي به نفع عموم مردم بود ؟
  2. چرا سقراط ، افلاطون و ارسطو با اين عيب هاي دموکراسي مشکلي نداشتند بلکه خود خواستار و ترويج دهنده اين عيوب در نظام هاي مطلوب خود بودند و آن را عيب نمي دانستند بلکه حسني براي جامعه و دولت - شهرهاي يوناني تلقي مي کردند !
  3. آیا اين سه فيلسوف با جامعه باز و حضور افراد از تمامي طبقات و اقشار ، به خصوص طبقات پايين اجتماع در مجلس ( پارلمان ) و اخذ تصميمات سياسي کلان مخالف نبودند ؟
  4. کارل ريموند پوپر فيلسوف انگليسي اتريشي الاصل معاصر و صاحب کتاب « جامعه باز و دشمنان آن » حکومت فلاسفه يا حکومت فیلسوف شاه را که یکی از بخش هاي اصلي فلسفه افلاطون است و در کتاب جمهور به صورت مفصل به آن پرداخته شده ، از ابداعات خود افلاطون مي داند . و اين باور را انحراف افلاطون از انديشه سقراط می داند و می گوید افلاطون با ارائه اين تز در اصل خود را براي حکومت بر دولت - شهر آتن پيشنهاد داده است . شايد به واقع اين چنين باشد اما پوپر مدرک و ابزاري در اختيار ندارد تا ثابت کند اين نظريه و ديگر نظريات افلاطون از سقراط بوده یا از خود وی می باشد .