تبریک عید مبارک غدیر ، افتخار ایرانیان : برگزیدن امام علی ع ، امام حسین ع ، محمد پیامبر رحمت و حکمت
تبریک عید مبارک غدیر ، افتخار ایرانیان : برگزیدن امام علی ع ، امام حسین ع ، محمد پیامبر رحمت و حکمت ص ، کوروش : ذوالقرنین پیامبر قسط گستر
Farivar Batmanghelich, [20.08.19 01:21]
با سلام مجدد و تبریک عید مبارک غدیر به همه برادران گرامی و دوستان عزیز ، این افتخار ایرانیان است که علی را برگزیده اند ، مدیر مومنان امام علی ( ع ) همان کسی که به گنج های پنهان مغزهای مردم ( دفائن العقول ) ایمان داشت و این افتخار ایرانیان است که حسین را برگزیده اند ، امام حسین ( ع ) که برای احیای دین جدش و اقامه و اجرای اصل مقدس « معروف شناسی » ، قانون اساسی قرآنی امر به معروف و نهی از منکر در مقابل یزیدیان تاریخ قیام کرده و تا پای جان ایستادگی نمود . این افتخار ایرانیان است که تا صدای اقامه قسط : مساوات و اخوت ( برابری و برادری همگانی ) توسط محمد ( ص ) ، رسول نبی امی ، پیامبری که از مادر برای امتش و تمام مردم دنیا مهربان تر بود ، شنیدند او را انتخاب کرده و از دین پاک و مطهر او ، اسلام واقعی ، اسلام ناب محمدی ، اسلام رحمانی ، اسلام یکتاپرستی : شرک زدایی و ارباب زدایی و فرعون زدایی و سلطان زدایی و امپراتور زدایی ، پیروی کردند . و این افتخار ایرانیان بوده که از عمر بن خطاب که قسط را زیرپا نهاد پیروی نکردند و خون هایشان بر زمین ریخت لیکن زیر بار ظلم قاسطین نرفتند . و این افتخار ایرانیان است که 2500 سال قبل کوروش را برگزیدند ، پیامبری که قرآن دانا و حکیم وی را « ذوالقرنین » نامیده و در آیات متعدد رفتار و عملکردهای او را بر شمرده است . ما به او در روی زمین مکنت ( قدرت ، توانایی و حکومت ) دادیم و اسباب هر چیز را در اختیارش نهادیم ( سوره کهف آیه 83 - ۹۹ ) . 🍇🍊🍎🍐🍋🍑🍒🍈🍓🍏🍇
ابوالكلام آزاد ( سیاستمدار و مفسر بزرگ قرآن ، او مدتی رهبری حزب کنگره ملی هند را به عهده داشت 1888 – 1958 ) ، متفكر هندوستانی در كتاب « ذوالقرنین یا كوروش بزرگ » ، و شماری از مفسرین معاصر مانند علامه طباطبایی ، مفسر قرآن صاحب المیزان ، ج 13 ص 388 ) ، حكایت از آن دارند كه مشخصات ذكر شده از ذوالقرنین در قرآن كریم و تاریخ ها ، با کردار و منش تاریخی كوروش بزرگ همسویی دارد و وی را همان كوروش می دانند .
در این روز مبارک جا دارد که جهانیان با روح پاک ایرانیان آشنا شوند . ایرانیانی که در طول تاریخ همیشه حق را برگزیده اند و از حق پیروی کرده اند . قرآن دانا و حکیم می فرماید : ذوالقرنین گفت : « تمکن و ثروتی که خداوند به من عطا فرموده ( از هزینه کردن شما ) بهتر است ؛ شما ( فقط ) با قدرت بازوی تان به من کمک کنید ( هزینه را خودم بر عهده خواهم گرفت ) تا سدی محکم برای شما بسازم ( که مانع دستبرد آنها شود ) . برایم قطعات آهن بیاورید » ( آنگاه فرمود که زمین را تا هنگام رسیدن به آب بکنند و از عمق زمین تا مساوی دو کوه از سنگ و آهن دیواری بسازند ) . زمانی که میان آن دو کوه را برابر ساخت ، گفت : « در آتش بدمید » تا هنگامی که آهن را به سان آتش گداخت ، گفت : « برایم مس گداخته آورید تا بر آن فرو ریزم » .
کوروش 1100 سال قبل از محمد ( ص ) پیامبر رحمت و حکمت زیسته است . اعراب تا کنون کوروش را به عنوان « ذوالقرنین » نپذیرفته اند . و با این که یقین دارند قرآن علیم تاریخ و شرح حال پیامبران الاهی را بیان می دارد لیکن برخی از مفسران او را فردی صالح شمرده اند و تا کنون کسی همچون « ذوالقرنین » را که نجات بخش اقوام و ملت های متعدد از شر پادشاهان ظالم و خونریز خودشان بوده ، کشف و شناسایی و معرفی نکرده اند . ذوالقرنین ستمگران را مجازات کرد و اما کسانی که بر اساس شناخت و معرفت ایمان آورده و عمل صالح انجام دادند پاداش نیکو داد . ذوالقرنین مدیریت الاهی را در سطح کشور بسیار وسیع ایران زمین به وجود آورد . او نظام پاداش دهی به پیشنهادها و اعمال صالح را به اجرا در آورد . بدین گونه بود که مدیریت و حکومتداری این کشور بزرگ برای او آسان گردید ( سوره کهف / آیه 88 ) .
موضوع تاریخی بسیار مهم در مورد ذوالقرنین این است که سدی بزرگ از آهن و مس بین دو کوه برای جلوگیری از تجاوز اقوام وحشی پدید آورده است . می دانیم که کوروش نخستین کسی است که سد ساخته است و از آهن به نحو انبوه استفاده کرده است و این سد در تنگه داریال در گرجستان امروزی قرار دارد . در آثار باستانی ارامنه این دیوار « بهاگ کورایی » به معنی « تنگه کوروش » نامیده می شود .
مورخان یونانی صفاتی را از کوروش یاد می کنند که هر انسان اندیشمندی را در حیرت فرو می برد . اگر چه می دانیم یونانیان سال ها با ایرانیان در جنگ بوده و غیر یونانیان را بربر می شمرده اند . مورخان یونانی مانند هرودوت ، گزنفون ، پلوتارک ، کنت کورث ، دیودور ... و تاریخ نگاران یهودی در زمان کوروش و مورخان مسلمان بعد از اسلام .
سقراط افتخار می کند که سرباز کوروش بوده است ( کتاب پایدیا ) .
افلاطون فلسفه سیاسی « فیلسوف شاه » را صد سال پس از کوروش از رفتار و کردار محبت آمیز و مساوات گستر او با ملل ایران زمین اخذ کرده است . ولی با توجه به این که وی به خدایان یونان اعتقاد داشت
Farivar Batmanghelich, [20.08.19 01:21]
ه و هنوز به درک فلسفه توحید و وحدانیت نرسیده بود ، نمی توانسته است به پیامبر بودن کوروش اعتقاد داشته باشد . البته لازم است ذکر گردد که امام خمینی ( ره ) نیز تحت تاثیر این فلسفه سیاسی قرار داشته و کتاب « ولایت فقیه » را نوشته است . و باز باید این امر ذکر شود که هر دو سخت در اشتباه بوده اند زیرا فلسفه سیاسی الاهی اسلام بر اساس « حکمت » و خرد جمعی و همگانی استوار است . و حکمت ساختار حکومتداری حکیمانه و مدیریت خردمندانه مبتنی بر خرد جمعی و شورا و مشارکت و پیشنهاددهی همگانی مردم و عاری از هر گونه شرک ، فردمحوری ، من سالاری و ارباب سازی فرد ، حتا پیامبر خدا می باشد . این ساختار اخیراً کشف گردیده و نتایج عالی و غیرقابل تصور آن کاملاً روشن و آشکار و غیر قابل انکار می باشد . « حکمت » گشاینده درهای رحمت الاهی جهت دستیابی به نعمات و برکات بیشمار در همین دنیا می باشد .
ذوالقرنین بر این اساس مدیریت کرده و به همین خاطر مردم ایران زمین در گستره جهانی آن زمان را به رحمت الاهی و نعمات و برکات بیشمار رسانیده لذا مردم از او خوشنود بوده و او را رهبری عادل می دانسته اند . تمدن ایرانشهری بر این اساس به وجود آمده و نظریه فیلسوف شاه در مدینه آرمانی افلاطون برداشتی غلط از اندیشه ایرانشهری می باشد .
تمدن ایرانشهری و تاثیر آن بر اندیشه افلاطون و یونانیان
ارسطو می گوید ایران مهد دموکراسی می باشد .
خبرنگاری که همراه اسکندر مقدونی برای فتح تخت جمشید آمده بود می نویسد که من در ایران دروغگویی ندیدم ، دزدی ندیدم .
هنگامی که اسکندر از مردم ایران می پرسد که چرا پس از شکست داریوش سوم ، قبل از این که ما به تخت جمشید برسیم به غارت خزانه های آن نپرداختید ؟ ! مردم ایران پاسخ می دهند که ما چنین اخلاق و خوی و خصلت هایی نداریم .
تربیت کوروش بزرگ و جانشینان او مدت بیش از دویست سال دروغگویی و دزدی را در وجود مردم ایران ریشه کن نمود . این تربیت که قطعاً ثمره یکتاپرستی و راستگویی است در دوران های بعد هم کم و بیش ادامه یافت و بی دلیل نیست که این تربیت برتر در وجود یک ملت نهادینه می شود .
فرهنگ دوران هخامنشیان و خصوصاً تاثیرات کوروش بر ملل ایران زمین و تاریخ پس از وی ثمره قرن ها و حتا هزاران سال تمدن این مرز و بوم است لذا نیاز به تحقیق و تفقه جامع علمی و همه جانبه و به دور از هر گونه تعصب ملی گرایی و یا یکجانبه گرایی دارد .
قرآن مجید و مجدآفرین می فرماید : « ذوالقرنین » کسی است که « اول به سمت غرب حرکت کرد » . وی اقوام و مردم کشورهای گوناگون را که تحت سلطه پادشاهان ظالم و ستمگر و خونریز قرار داشتند ، آزاد ساخت .قرآن دانا و حکیم یک فرمول عالی و یک قانون اساسی به بشریت ارائه کرده است . مردم باید در هر زمینه تفکر و تدبر و تعقل کنند تا به شناخت کامل دست یابند . این شناخت قلبی ( مغزی ) موجب ایمان قلبی می شود . این ایمان قلبی و آگاهانه و مبتنی بر تحقیق و تفقه علمی است که مردم و جامعه را به عمل صالح ( کارهای درست ، نیکو ، صحیح ، شایسته و خیر ، بی عیب و نقص ، بدون اسراف و تبذیر ) هدایت و راهنمایی می کند .
قرآن کریم می فرماید سپس کوروش ( ذوالقرنین ) در مرحله دوم « به سمت شرق حرکت کرد » و اقوام و ملت هایی را که اسیر جهل و نادانی و ضلالت رهبران و مدیران خود بودند ، اسیر حاکمان خودپرست ، پول پرست و تکاثرطلب بودند ، رهایی بخشید .
خیلی از روحانیون و ملایان بی سواد و نادان قرن ها اسکندر مشرک و معتقد به خدایان یونان و دستپرورده خرافات پوچ ایشان و فرزند فیلیپ مقدونی و حریص به مال و ثروت دنیا را به عنوان ذوالقرنین به مردم معرفی نموده اند . بسیاری از مسلمانان تا همین سال های اخیر فریب ایشان را خورده و نام فرزندان خود را اسکندر می گذاشتند . برخی از مسلمانان هنوز هم اسکندر جوانکی جاه طلب ، خودپسند ، می خواره ، سنگدل ، کینه جو و خرافات پرست را با همه کشت و کشتارها و چپاول اموال مردم دنیا ، رهبری دلیر ، کشورگشا و فرزانه می دانند زیرا وی شاگرد ارسطو بوده است ! ! آیا ایشان نمی دانند که همین افلاطون و ارسطو که اندیشه های خوبی را مطرح کرده اند ، اندیشه های احمقانه بسیاری نیز طرح نموده اند ( تاریخ فلسفه غرب دوره کامل ، برتراند راسل ، ترجمه نجف دریابندری ، ص 220 ، 276 ، 280 ، 297 ، ... ) .
افلاطون ( Plato ) :
هنگام پادشاهی كوروش ، ایرانیان ، آزادی داشتند و همه مردان آزاد بودند و سرور و فرمانروای بسیاری از مردمان دیگر نیز بودند . فرمانروایان رعایای خود را در آزادی سهیم کرده بودند ، چون سربازان و سرداران همه را به یک چشم می دیدند و با همه به برابری ( قسط : مساوات و اخوت ) رفتار می کردند . اگر در میان ایرانیان مرد خردمندی بود که می توانست اندرزی بدهد ( پیشنهاد بدهد ، موعظه ، نصیحت ) که برای مردمان سودمند باشد ، چنان می کردند که همه مردم از خردمندی او استفاده کنند .
پادشاه بر کسی حسد نمی ورزید اما به همه آزادی می داد تا آنچه می خواهند بگویند و آن کس را که اندرز ( پیشنهاد ، موعظه ، نصیحت ) بهتر می داد و رای بهتر می نهاد ، گرامی تر می داشت . این بود كه كشور از هر لحاظ پیشرفت كرد و بزرگ شد زیرا افراد ، آزادی داشتند و در میان آنان محبت بود و نسبت بهم حس خویشاوندی می كردند .
( ماخذ : کتاب سوم قوانین – افلاطون )
تذکر و یادآوری مهم : این سخنان بیان دقیق نظام مدیریت الاهی در قرآن مجید است . یک اسلام شناس واقعی با همین شرح کوتاه به وجود « قسط : مساوات و اخوت » و « نظام مشارکت و پیشنهاددهی فراگیر » و « نظام حمد و تشکر و قدردانی فراگیر » در زمان کوروش پی می برد . اگر چه افلاطون نمی دانسته است که با بیان این شرح کوتاه قوانین کلیدی از مهمترین قوانین اساسی ادیان الاهی ارائه می دهد .
نظام مشارکت و پیشنهاددهی فراگیر مردم اساس حکمت الاهی و اسلامی است و همه پیامبران بر این اساس قسط : مساوات و اخوت را توسط مردم به اجرا در آورده اند . امروزه اثبات شده است هر شرکت ، سازمان یا کشوری که نظام مشارکت و پیشنهاددهی همگانی را به اجرا درآورد به سرعت رشد و پیشرفت نموده و اسراف و تبذیر و خطاها و گناهان در آن مجموعه سریعاً کاهش می یابد .
گزنفون ( Xenophon ) :
گزنفون گوید : روزی در اندیشه افتادم که راز کامیابی فرمانروایان و دولت ها و علت های فراز و نشیب ملت ها و حکومت ها و چگونگی رفتار رهبران و کردار زیر دستان و مهربانی و جانفشانی کسان نسبت به یکدیگر پی ببرم و بدین نتیجه رسیدم که برای انسان بسیار آسان تر است که بر جانوران فرمان راند تا بر آدمیان .
اما هنگامی که به یاد آوردم که چگونه یک تن یعنی کوروش پارسی بود که بسیاری از آدمیان و شهرها و ملت ها را فرمانبردار خود کرد ، به ناچار گمان خود را دگرگون کردم و برآنم که حکومت بر انسان ها نه کاری ناشدنی است و نه حتی دشوار به شرط آن که بخردانه و با هوشمندی در پی حکومت کردن برآئیم . و ما از آنجا كه این بزرگ مرد را در خور همه گونه ستایش می دانیم ، درباره تبار و خاندانش ، زایش و پرورشش ، و گوهرها و هنرهای خدادادیش و فرهنگ و آموخته هایش كه این همه او را در فرمانروایی كردن بر مردمان كامیابی داده بود ، پژوهش ها كرده ایم ... باری می دانم كه مردمان به دلخواه خود كوروش را فرمان بردند . با آن كه گروهی از آنان از او چندان دور بودند كه مسافت میان شان را چند روز و یا حتی چند ماه می بایست طی كرد و بسیاری از آنان هرگزش ندیده بودند و برای بسیاری امیدی هم نمی رفت كه روزی به دیدارش رسند . با این همه همگان او را از صمیم قلب بندگی می كردند . چون او كسی شایسته فرمانروایی از مادر زائیده نشده است .
( ماخذ : کورش نامه – گزنفون )
از گزنفون نقل است که کوروش نیز دینداری را نهتنها نزد خود بلکه اتباع خود مایة خیر و برکت میپنداشت و میدانست که نزدیکی و تقرب افراد متدین و پرهیزگار کمتر از اشخاص بیدین و بدکار به او ضرر میرساند . همچنین معتقد بود آنها که خداترساناند ، پی کارهای ناصواب نسبت به یکدیگر و یا در حق او نمیروند .
( گزنفون ، 1369 : 312 )
گوبینو ( Gobineau ) :
او هیچگاه نظیر خود را در این عالم نداشته است ... این یك مسیح بود ، مردی كه در باره اش تقدیر مقرر داشته بود باید برتر از دیگران باشد .
( ماخذ : تاریخ ایران باستان - حسن پیرنیا )
فلویگل ( Floigl ) :
هنگامی كه اوضاع تاریك و اندوهبار جهان را در اندك روزگاری پیش از كوروش به یاد می آوریم ، اهمیت بی كران آن شاه شكوهمند و بزرگ بهتر نمایان می شود . اگر او را بزرگ می دانند برای آن ست که با وسایلی ناچیز به کامیابی هایی رسید که نمونه اش را کسی نشنیده بود . شاهنشاهی او نخستین شاهنشاهی جهانی بود . او مانند اسکندر ، ژلیوس سزار ، آتیلا ، شارلمانی و یا چنگیز خان نبود که برای سیر کردن حس آزمندی و جنگ جویی خود بر سر مردمان بیگانه تاخته باشد . از همه این ها بالاتر ، وی یک انسان بود . بر جامه اش لکه خون آلود هیچ فرمان کشتاری ، یا کین جویی و ستمگری یافت نمی شود . او را به حق لقب بزرگ داده اند زیرا بدان گروه انگشت شماری از مردمان تعلق دارد كه انسانیت نمی تواند از دادن لقب بزرگ به آنان دریغ كند .
( ماخذ : V.Floigl, Cyrus und Herodot nach den Neugefundenen Keilinschriften )
این مطالب قسمت های از آخرین تحقیقات و کتاب « آیا کوروش پیامبر بود ؟ » می باشد . عید بر همه شما و همه حق طلبان عالم و اندیشمندان خیراندیش و مسلمانان دوراندیش مبارک باد .🍇🍊🍎🍓🍒🍑🍏🍐🍋🍇
Farivar Batmanghelich, [20.08.19 21:11]
[Forwarded from نظام مشارکت و پیشنهادگیری فراگیر]
سلام و درود بر اندیشمندان خیر اندیش ، این سخنان نشان دهنده آن است که روحانیت اسلام واقعی ، اقتصاد احد ، اسلام رحمانی ، اسلام قرآنی را نمی شناسد . اسلام شناسی قرآنی علمی کاربردی راهکار موفقیت و پیروزی و نجات کشور و مسلمانان جهان است . روحانیت هنوز قوانین اساسی قرآن دانا و حکیم را نمی شناسد . روحانیت قانون اساسی « معروف شناسی » : اصل مقدس امر به معروف و نهی از منکر را نمی شناسد ، روحانیت قانون اساسی « حمد شناسی » : تشکر و قدردانی از کار نیک و پسندیده و عمل صالح مردم را نمی شناسد . روحانیت قانون اساسی شناخت و معرفت ، ایمان قلبی ، عمل صالح و شایسته و بی عیب و نقص را نمی شناسد . روحانیت اقتصاد احد اقتصاد الاهی مبتنی بر قسط مساوات و اخوت ، برابری و برادری همگانی مردم را نیز نمی شناسد . روحانیت سایر قوانین اساسی قرآن را هم نمی شناسد . کسانی که اسلام واقعی را نمی شناسد انقلاب کبیر اسلامی مردم ایران را غصب کرده و به انحراف کشانیده اند . و این امر یک راهکار دارد ، « معروف شناسی فراگیر و همگانی » . باید گروه های دانایی و معرفت ، گروه های داوطلب ده دهی فراگیر از مردم تشکیل شود . باید هشتاد میلیون ایرانی هشت میلیون گروه دانایی و معرفت تشکیل داده و به پیشنهاد دهی فراگیر جهت حل مسائل و مشکلات جامعه و پیشبرد سریع بپردازند . روحانیت نیز حق ندارد خود را در جایگاه برتر قرار داده و پست ها و مقام های جامعه را اشغال کند زیرا که در چهل سال گذشته نشان داده است که به هیچ عنوان شایستگی نداشته و جامعه و انقلاب کبیر اسلامی مردم ایران را به انحراف بزرگ و سقوط کشانیده است .