اینستاگرام   آیا کوروش پیامبر بود ؟ قسمت اول و دوم و سوم و چهارم

 

اینستاگرام 

آیا کوروش پیامبر بود ؟ قسمت اول -

برگ هایی از کتاب علمی تحقیقاتی « آیا کوروش پیامبر بود ؟ » .

حکومت داری حکیمانه کوروش : پدر قوم پارس ، ملت ایران و همه ملل جهان و نجات بخش قوم یهود و بسیاری از ملل در غل و زنجیر مستبدان و شاهان ظالم و ستمگر . در باب حکمرانی کوروش کبیر تاریخ نگاران و تاریخ دانان بسیاری سخن به میان آورده اند . هرودوت پدر تاریخ یونان در بیان شخصیت کوروش می گوید : « کوروش پادشاهی بخشنده و آسان گیر بود ، همچون دیگر پادشاهان به جمع مال و منال حریص نبود ، بلکه در بخشش و کرم افراط می کرد ،‌‌ داد مظلومان را می داد و آنچه خیر خلق در آن بود هدفش قرار داده بود » . در نوشته های گزنفون هم شخصیت کوروش به همین سیاق بیان گردیده است .

اینستاگرام 

کتاب علمی تحقیقاتی « آیا کوروش پیامبر بود ؟ » قسمت دوم :

تحقیقات علامه طباطبایی مفسر قرآن دانا و حکیم و صاحب تفسیر المیزان  : به گفته مفسر بزرگ قرآن کریم ، علامه طباطبایی ، آنچه نظریه ذوالقرنین بودن کوروش را تأیید می‌کند اوصاف اخلاقی است که در تاریخ برای کوروش نوشته‌اند . کوروش ، هم طبق تاریخ و هم عهد عتیق و هم نظر مورخان قدیم ، پادشاهی با مروت و جوانمرد و با سخاوت و کریم بوده است ؛ چنان که از تاریخ زندگی او و برخوردش با یاغیان و جبارانی که با او می‌ جنگیدند یا او با ایشان جنگیده است نیز مبین آن است ؛ و با صفات یادشده از ذوالقرنین در قران کریم مطابقت دارد . ذوالقرنین از طرف خداوند دارای توانایی‌ها و امکانات فراوانی ، ‌مانند عقل و تدبیر و فضایل اخلاقی و ثروت و شوکت ظاهری ، بوده است .

اینستاگرام 

کتاب علمی تحقیقاتی « آیا کوروش پیامبر بود ؟ » قسمت سوم :

کوروش به فرماندهان و استاندارانش گفته است : (( شما مثل ابر ببارید و بخیل نباشید که وجود و سخای شما به کاسه چه کسی می ریزد )) . این یک حکم عمومی است که به سرداران ، استانداران و ساتراپ های خودش داده است . این حکم گواه علاقمندی کوروش به مردم است . این حکم فقط و فقط از زبان یک پیامبر الاهی صادر می شود که به بخشندگی و مهربانی خداوند یگانه ایمان داشته و  همچنین یقین داشته باشد که رحمانیت و رحیمیت یک قانون اساسی مدیریت الاهی است . در مدیریت الاهی بخشندگی و مهربانی و سخاوت اصل محوری و بنیانی است و مدیریت کوروش کبیر بر این اساس استوار بوده است . 
این سخن از لحاظ علم اقتصاد سرمایه داری غلط است . علم اقتصاد غرب بر این اصل استوار است که (( منابع محدود اند و باید برنامه ریزی نمود تا با تقسیم صحیح منابع به طور اصولی از آنها استفاده نموده و رشد و توسعه متوازن ایجاد کرد )) . اما اقتصاد الاهی به منبع لایزال الاهی متصل است و ارزش گنج های مغزهای مردم « دفائن العقول » را می شناسد و با استوار سازی اقتصاد جامعه بر قسط : مساوات و اخوت و حکمت ( مدیریت صحیح بهره برداری از مغزهای مردم ) بالاترین بهره برداری را از آنها نموده و ثروت بی پایان پدید می آورد . مدیران و اقتصاد دانان سرمایه داری قدرت درک و شناخت این منبع با ارزش و لایتناهی را ندارند لذا علم اقتصاد سرمایه داری هیچ سنخیت و تشابهی با علم اقتصاد احد ( اقتصاد الاهی مبتنی بر قسط و حکمت) نداشته و به همین دلیل اقتصاد سرمایه داری با رکودهای متوالی روبرو گشته و پیوسته با اعتراض مردم کشورهای سرمایه داری روبرو شده و در حال سقوط می باشد .  🍇🍏🍓🍎🍐🍋🍑🍈🍒🍇

 

اینستاگرام 

کتاب علمی تحقیقاتی « آیا کوروش پیامبر بود ؟ » قسمت چهارم :

سیاست ایرانشهری ( مشارکت شهر ) :  بزرگ ترین دستاورد کوروش
آیا سیاست ایرانشهری همان حکمت در قرآن کریم « نظام حکومتداری حکیمانه مادروار  ( اُمّی  منسوب به مادر ) ، شیوه مدیریت خردمندانه مادرگونه الاهی » است ؟   
کوروش شخصیتی تاریخی است که بنیان گذار کشور ایران زمین ، موسس بزرگ ترین دولت جهان در دنیای باستان و سرمشق آرمانی ایرانیان ، یونانیان و رومیان برای حکومتداری دادگرانه محسوب می شده است . مهم ترین و برترین دستاورد کوروش « سیاست ایرانشهری » یا « مشارکت شهری » است که آن را می توان مشابه و حتا منطبق بر حکمت در قرآن کریم ( نظام حکومتداری حکیمانه مادروار ، شیوه مدیریت خردمندانه مادرگونه الاهی ) دانست . حکمتی که پیامبر رحمت ، محمد پسر عبدالله ( ص ) یک عمر زحمت کشید و با راهنمایی های خداوند به اجرا در آورد و آن را در جامعه تازه مسلمان شده عرب استقرار بخشید اما عُمر بن خطاب با زیرپا گذاشتن قسط ، مساوات و اخوت همه آن زحمات را برباد داد .
ایرانیان ظرفیت آن را داشتند که سیاست ایرانشهری کوروش را برای چند صد سال حفظ و نگهداری کنند ( هم در زمان هخامنشیان به مدت دو قرن و هم در زمان اشکانیان حدود پنج قرن ) زیرا که فرهنگ مشارکت شهری به تدریج طی هزاران سال در این سرزمین تکامل یافته بود .

اما اعراب تازه مسلمان شده ظرفیت آن را نداشتند که حکمت را برای چند دهه حفظ کنند و با از بین بردن قسط توسط عمر و عثمان ، فرهنگ قوم و خویش بازی و تقسیم پست و مقام ها و مال و اموال بیت المال در بین نزدیکان و اقوام ترویج یافت و فرهنگ برابری و برادری همگانی از بین رفت .

نهضت ها و انقلاب های جهان تا کنون همه این چنین بوده اند . ایران پس از انقلاب اسلامی نیز توسط روحانیت ناآگاه به اسلام واقعی ( و بازار ضد قسط محور ) به این انحراف دچار گردیده است . و مردم ایران آنقدر آگاه شده اند که اعتقادات الاهی خودشان دفاع نموده و انقلاب کبیر اسلامی را از چنگ عده ای روحانی ناآگاه در آورده و هم کشور خودشان و هم مسلمانان جهان را نجات دهند . 🍇🍋🍐🍓🍒🍑🍎🍈🍊🍇

 

 

برگ هایی از کتاب علمی تحقیقاتی «  آیا کوروش پیامبر بود ؟  »

 

برگ هایی از کتاب علمی تحقیقاتی «  آیا کوروش پیامبر بود ؟  »

 

فریور باتمانقلیچ

محقق و نویسنده کتاب های مدیریت پیشرفته جهانی

و مدیریت و اقتصاد الاهی ( اسلامی ) ، اسلام واقعی

 

 

حکومتداری حکیمانه کوروش  :  پدر قوم پارس ، ملت ایران و همه ملل جهان

 در باب حکمرانی کوروش کبیر تاریخ‌نگاران و تاریخ‌دانان بسیاری سخن به میان آورده‌اند .

هرودوت ، پدر تاریخ یونان در بیان شخصیت کوروش می‌گوید :

« کوروش ، پادشاهی بخشنده و آسان‌گیر بود ، همچون دیگر

پادشاهان به جمع مال و منال حریص نبود ؛ بلکه در بخشش و کرم

افراط می‌کرد ، داد مظلومان را می‌داد و آنچه خیر خلق در آن بود هدفش قرار داده بود » .

در نوشته‌های گزنفون هم شخصیت کوروش به همین سیاق بیان گردیده است .

لمب نیز در تلاش است با دیدی گسترده‌تر و با توجه به دیگر شواهد موجود این شخصیت را معرفی کند ، او معتقد است « نظر عامه

درباره رهبران خود ، روشن کننده حقیقت آن شخص است و ایرانیان

کوروش را پدر مردم می‌خواندند ، شاید فرمانده قابلی نبود اما قدرت

رهبریش و سرعت تصمیم‌گیریش در کارزار‌ها که بر پایه مشورت با

فرماندهانش بود موجب گشت که در طول تاریخ از محبوبیت

ویژه‌ای برخوردار شود » . دکتر الایف نیز هم صدا با لمب ، این پادشاه

را نه شبیه پادشاهان خودکامه بلکه همانند پادشاهان مشورت‌خواه

مغربی معرفی می‌کند .

آیا می توان کوروش را با پیامبر رحمت و حکمت ( ص ) مقایسه کرد ؟   

رسول نبی اُمّیّ  :

«  پیامبر اُمّیّ  :  پیامبر مهربان تر از مادر  »

ظلم و ستمی که برخی از مفسران و فقها و روحانیت ناآگاه شیعه و اهل سنت بر پیامبر رحمت و حکمت ( ص ) و اسلام رحمانی نموده اند هیچ کس بر مسلمانان جهان و بشریت روا نداشته است . این مفسران ناآگاه پیامبر رحمت و مهربانی ، مهربان تر از مادر ، رسول نبی اُمّیّ ( منسوب به مادر ) را با تفسیر غلط خود پیامبر بی سواد و نانویسا و ناخوانا معرفی کرده و این بی سوادی را افتخاری برای پیامبر و اسلام معرفی کرده اند ! این تفسیر غلط مسیر اسلام در طول تاریخ را عوض کرده و اسلام رحمانی و خیررسان به همه مسلمانان و دلسوز تمامی انسان ها و بشریت را به ضد اسلام ، یعنی اسلام جنگ طلب و خونریز تبدیل نموده است .

قرآن دانا و حکیم می فرماید : « پس وای بر آنها که نوشته ای با دست خود می نویسند ، سپس می گویند : این از طرف خداست . تا آن را به بهای کمی بفروشند . پس وای بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند ، و وای بر آنان از آنچه از این راه به دست می آوردند » ( بقره / آیه 79 ) .

برای جلوگیری از هر گونه انحراف و کج روی فقها و مفسران و اندیشمندان و

فلاسفه یک راه وجود دارد و آن « گروهی فکر کردن » ، گروهی کار کردن و

« عمل صالح گروهی » ، تشکیل « امت های دعوت کننده به خیر » از

طلاب و مجتهدان و مفسران و اندیشمندان و فلاسفه می باشد ( نور / 31 ) .

 

شناخت پیامبر اُمّیّ   :

خداوند در قرآن مجید  حضرت محمد ( ص ) را « رسول نبی امی » معرفی کرده است : «  الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَ الْإِنجِیلِ  » ( اعراف / 157) (( همان کسانی که تبعیت و پیروی می کنند از این رسول و پیامبر امی « منسوب به مادر » که او را نزد خود ( با همه نشانه ها و اوصافش ) در تورات و انجیل نگاشته می یابند )) . قرآن می فرماید از چنین کسی باید پیروی کرد . دنباله رو چنین کسی باید بود .

همان گونه که ملاحظه می شود قرآن کریم از سه کلمه و توصیف با ارزش و همتراز قرآنی در سوره اعراف ( دو آیه 157 و 158 ) نام برده است تا پیام رسان و فرستاده با کرامت خود را به صورت کامل معرفی نماید : رسول ( فرستاده خدا برای هدایت و راهنمایی مردم جهان ) ، نبی ( پیامبر ، پیام رسان خدا به مردم جهان ) و اُمّیّ ( منسوب به مادر ، پیامبر مادرگونه ، پیامبری که همچون مادر و حتا هزاران بار مهربان تر از مادر ، دلسوز مردم است ، رحمه للعالمین است ) .

 

  • در حالی که کلمه « ام » به معنای « مادر » مکرراً در قرآن مجید به کار رفته است لیکن بسیاری از مفسران کلمه « اُمّیّ » را به معنای درس ناخوانده و ناآشنا به خط و نوشته تفسیر کرده اند ! ! که این اشتباهی بسیار بزرگ و فاحش است . چرا مفسران چنین اشتباه فاحشی کرده اند ؟ ! جای تاسف آن است که برخی از مستشرقان غربی نیز که خود را پیرو علم و دانش و روش تحقیق علمی می دانند و باید تحقیق ریشه ای در این مورد می کردند ، همین اشتباه را تکرار کرده اند .

 

  • کلمات « ام موسی » به معنای « مادر موسی » دو بار در سوره قصص ( آیات 7 و 10 ) و کلمه « امه » در مورد « مادر حضرت عیسی » ، مریم صدیقه در سوره مائده ( آیات 17 و 75 و 50 ) و سوره قصص ( آیه 13 ) و سوره لقمان ( آیه 14 ) و سوره أحقاق ( آیه 15 ) و سوره عبس ( آیه 35 ) و ... در ده ها آیه « ام » و به معنای « مادر » و « امهات » جمع آن ( مادرها ) به کار رفته است . کلمات امت و امام نیز از این کلمه ریشه گرفته اند .
  • « امت » در فرهنگ لغات عرب به معنای « جماعت ، گروهی از مردم ، راه و روش » معرفی شده است . اما با توجه به ریشه لغت و توضیحات فوق در مورد « ام » ، « امت » در کلام قرآن کریم « جمعی را می گویند که روابط مادروار و مادرگونه و پر از مهر و محبت » در بین ایشان برقرار است . همان گونه که « امام » در کلام قرآن دانا و حکیم به رهبر و پیشوا و مدیری می گویند هدایت « امت » را بر عهده داشته و رهبری اش بر اساس مهر و محبت فراگیر و بخشندگی و مهربانی استوار است و کوچک ترین ظلمی بر مردم روا نمی دارد . بر این اساس امام  نظام مدیریت الاهی بر اساس تشکیل گروه های دانایی و معرفت از عموم مردم را به خوبی می شناسد و به اقامه و اجرای قسط : مساوات و اخوت اقدام می نماید .

 

 

مدیریت و سیاست عالی مملکت‌داری کوروش  :

گرندی ، استاد دانشگاه آکسفورد نیز که در تاریخ قدیم مرجعی موثق محسوب

می‌شود درباره حکمرانی کوروش کبیر با استناد بر نوشته‌های گزنفون می‌گوید :

« سیاست مملکت‌داری کوروش وابسته به محاسن اخلاقی ، ملکات و فضیلت

او بود ... ملت‌ها نه تنها رژیم جدید را پذیرفتند بلکه به آن روی موافق نشان

دادند چنان چه در ده سال عمر کوروش پس از فتح بابل ، می‌بینیم که هیچ

شورش و سروصدایی در امپراطوری او رخ نداده است ؛ صحیح است که

ملت‌ها در برابر او تسلیم شده بودند ولی این تسلیم در برابر سنگدلی و

استبداد او نبود ؛ چه حکومت کوروش ، قتل ، عذاب ، تبعید و غارت

نمی‌شناخت ، گناهکاران را به تازیانه نمی‌بست و فرمان قتل عام نمی‌داد و

ملت‌ها را به راندن از کشور و موطن تهدید نمی‌کرد بلکه تمام تسلیم‌ها بر

خلاف دیگر حاکمان نتیجه این بود که امن و آرامش همه جا را فرا گرفته و

گرگ و میش با هم زندگی می‌کردند ... به جای خوف و وحشت عمومی سابق ،

داد و دادگستری و بخشش و مساوات تام نصیب اقوام شده بود » .

 

 به این‌طریق کوروش توانست با ایجاد مرکزیت و قدرت یگانه مردمی در سرزمین ایران و تحکیم موقعیت‌ پارسیان یکتاپرست و منکوب ساختن پادشاهان ظالم و ستمگر و مستقر کردن نظام مدیریت حکیمانه مبتنی بر مساوات و بخشندگی و مهربانی با مردم در کلیه سرزمین های تحت پوشش ، چنان پایه‌ای برای حکومت مردمی بریزد که نه تنها خود بلکه جانشینان و اعقابش یعنی خاندان هخامنشی بیش از دویست سال حکومت مقتدر و مردم گرا داشته باشند . اگر امروز هم پس از ۲۵۰۰ سال هنوز سرزمین ایران در دنیای پرتلاطم سیاست مبتنی بر فرهنگ و قوانین سلطه ورزی سلاطین جور و حاکمیت سرمایه داری وحشی و جنایتکار و ستمگر در دنیای معاصر ، خود را محفوظ داشته است ،

و اگر ملت ایران اسلام واقعی و محمد پیامبر رحمت و حکمت ( ص ) و

امامان حق طلب و قسط گستر همچون امام علی ( ع ) را برگزید ، و

اگر با قاسطین و مارقین و ناکثین به نبرد برخواست و از عمر بن خطاب

  و عثمان که قسط را زیر پا نهادند ، پیروی نکرد ، از یمن اراده کوروش

در حق پرستی ، راستگویی و درستکرداری و راستی گستری و مساوات

گستری او بوده است . زیرا خداوند قسط گستران ( مقسطین ) را

دوست دارد و از قسط ستیزان ( قاسطین ، قاسطون ، منحرفان از

قسط ، ایجاد کنندگان تبعیضات اجتماعی و اختلاف طبقاتی ) بیزار

است .

 

اگر ما فرهنگ شرک (خدایان غیرواقعی ، خدایان پوشالی متعدد ) در یونان

باستان و تاثیرات آن بر فرهنگ غربیان در 2600 سال گذشته را مطالعه کنیم

و فرق آن را با فرهنگ حق طلبی پیامبران و امامان الاهی بسنجیم ، در این

صورت دلیل اظهار نظرات نیش دار تاریخ دانان غربی را بهتر درک می کنیم . آخر

چطور می توان در مورد فاتح بزرگی که دنیا در مقابل او سر تعظیم فرود آورده است

و فاتح نیمی از جهان و بنیان گذار اولین و تنها امپراتوری مردمی و ضد استبدادی در

جهان بوده این گونه اظهار نظر نمود : « شاید فرمانده قابلی نبود اما قدرت رهبریش و

سرعت تصمیم‌گیریش در کارزار‌ها که بر پایه مشورت با فرماندهانش بود موجب

گشت که در طول تاریخ از محبوبیت ویژه‌ای برخوردار شود » ! به این تاریخ دان باید

پاسخ گفت که کوروش قبل از آن که فاتح سرزمین ها باشد فاتح قلب های مردمان بود

و این شیوه پیامبران الاهی است . و تو چه می دانی قوانین اساسی خداوند در پیامبر

سازی چه می باشد ؟ ! « و ما ادراک لیله القدر » ، « لیله القدر خیر من الف شهر »

پیامبران و امامان الاهی به لا استثناء بر اساس پیشنهادگیری از مردم و فرماندهان تصمیم سازی و تصمیم گیری می نموده و به هیچ عنوان تصمیم گیری فردی نمی

نموده اند .

کوروش مقام حکومتی و سلطنتی موروثی خود را بر یک پایه محاسن اخلاقی ،

ملکات و فضیلت روحانی و مدیریت الاهی استوار ساخته است که در میان همه

حکمرانان عالم منحصر به فرد است و آن موهبتی خدایی است که کمتر نصیب اهل

سیاست می‌شود و اصلاً نصیب مدیران استبداد ، « ظلمه » و پیروان فرهنگ ماکیاولی

نمی گردد . این موهبت الاهی مبتنی بر مساوات است . مردم متاسفانه این کلمه مقدس

را نمی شناسند . و هنوز از فرهنگ مساوات شناسی ، « قسط شناسی » در قرآن دانا

و  حکیم و نتایج و ثمرات عالی و غیر قابل تصور و غیر قابل شمارش آن بی خبر اند . 

کوروش ، سرمشق اخلاق و نمونه یک انسان آزاده و نماینده یک حقیقت روحانی و

خدایی یعنی وسیله نجات بندگانش از بردگی و اسارت بود . کوروش با رفتاری که در

برابر اقوام مغلوب داشت و با فداکاری و انسانیتی که برای نجات قوم اسیر یهود نمود

تا بدانجا رسید که این قوم او را « برگزیده خداوند و مسیح موعود » شمردند و این

نکته نه تنها در کتب یهود ، بل آن طور که مرحوم ابوالکلام آزاد هندی ثابت کرده

است در کتاب آسمانی مسلمانان یعنی قرآن کریم نیز بدان اشارت شده است .