🌲🌻🌲🌻🌲

� قانون اساسی اسلام واقعی ، اسلام رحمانی � :

� قانون اساسی تشیع علوی و تسنن نبوی �

اسلام بخشندگی و مهربانی

� اصل چهاردهم : محمد (ص ) اسوه و نمونه و الگوی احسان و مهربانی بدون چشمداشت

  • قانون اساسی بخشندگی و مهربانی ( رحمانیت و رحیمیت )
  • در قرآن دانا و حکیم :
  • شرح مهربانی خداوند یگانه : خیررسانی به همه مردم ، مادر مثال زنده آفرینش در همه جوامع ، مادر مثال بخشندگی و مهربانی بدون چشمداشت ، احسان و نیکی

  • محمد ( ص ) پیامبر رحمت و حکمت و معرفت و معروف شناسی در حج وداع خویش فرمود : � مردم در اسلام در مساوات و برابری هستند و هیچ برتری عرب بر عجم ( غیر عرب ) ندارد و هیچ برتری عجم بر عرب ندارد مگر به تقوا الاهی ( خودنگهداری از شرک ، شک ، شر و شیاطین ) . همچنین فرمود : � اصیکم بالنساء خیراً ... � � به شما وصیت ( سفارش ) می کنم که با زنان به خیر و نیکی ( بهترین روش ، نیکوترین شیوه ، روش الاهی ) رفتار کنید و حقوق زنان را رعایت کرده و زحمات ایشان را با خدمات متقابل جبران کنید . همچنین حقوق کارگران و خدمتگزاران و زیردستان را محترم شمارید و از همان چیزی که خود می خورید به ایشان بخورانید و از همان چیز که خود می پوشید به ایشان بپوشانید � .

  • شناخت پیامبر اُمّیّ :
  • خداوند در قرآن مجید حضرت محمد ( ص ) را � رسول نبی امی � معرفی کرده است : � الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَ الْإِنجِیلِ � ( اعراف / 157) (( همان کسانی که تبعیت و پیروی می کنند از این رسول و پیامبر امی � منسوب به مادر � که او را نزد خود ( با همه نشانه ها و اوصافش ) در تورات و انجیل نگاشته می یابند )) . قرآن می فرماید از چنین کسی باید پیروی کرد . دنباله رو چنین کسی باید بود .

  • همان گونه که ملاحظه می شود قرآن کریم از سه کلمه و توصیف با ارزش و همتراز قرآنی در سوره اعراف ( دو آیه 157 و 158 ) نام برده است تا پیام رسان و فرستاده با کرامت خود را به صورت کامل معرفی نماید : رسول ( فرستاده خدا برای هدایت و راهنمایی مردم جهان ) ، نبی ( پیامبر ، پیام رسان خدا به مردم جهان ) و اُمّیّ ( منسوب به مادر ، پیامبر مادرگونه ، پیامبری که همچون مادر و حتا هزاران بار مهربان تر از مادر ، دلسوز مردم است ، رحمه للعالمین است ) .

  • در حالی که کلمه � ام � به معنای � مادر � مکرراً در قرآن مجید به کار رفته است لیکن بسیاری از مفسران کلمه � اُمّیّ � را به معنای درس ناخوانده و ناآشنا به خط و نوشته تفسیر کرده اند ! ! که این اشتباهی بسیار بزرگ و فاحش است . چرا مفسران چنین اشتباه فاحشی کرده اند ؟ ! جای تاسف آن است که برخی از مستشرقان غربی نیز که خود را پیرو علم و دانش و روش تحقیق علمی می دانند و باید تحقیق ریشه ای در این مورد می کردند ، همین اشتباه را تکرار کرده اند .
  • کلمات � ام موسی � به معنای � مادر موسی � دو بار در سوره قصص ( آیات 7 و 10 ) و کلمه � امه � در مورد � مادر حضرت عیسی � ، مریم مقدس صدیقه در سوره مائده ( آیات 17 و 75 و 50 ) و سوره قصص ( آیه 13 ) و سوره لقمان ( آیه 14 ) و سوره أحقاق ( آیه 15 ) و سوره عبس ( آیه 35 ) و ... در ده ها آیه � ام � و به معنای � مادر � و � امهات � جمع آن ( مادرها ) به کار رفته است . کلمات امت و امام نیز از این کلمه ریشه گرفته اند .

  • � امت � در فرهنگ لغات عرب به معنای � جماعت ، گروهی از مردم ، راه و روش � معرفی شده است . اما با توجه به ریشه لغت و توضیحات فوق در مورد � ام � ، � امت � در کلام قرآن کریم � جمعی را می گویند که روابط مادروار و مادرگونه و پر از مهر و محبت � در بین ایشان برقرار است . همان گونه که � امام � در کلام قرآن دانا و حکیم به رهبر و پیشوا و مدیری می گویند هدایت � امت � را بر عهده داشته و رهبری اش بر اساس مهر و محبت فراگیر و بخشندگی و مهربانی استوار است و کوچک ترین ظلمی بر مردم روا نمی دارد . بر این اساس امام نظام مدیریت الاهی بر اساس تشکیل گروه های دانایی و معرفت از عموم مردم را به خوبی می شناسد و به اقامه و اجرای قسط : مساوات و اخوت اقدام می نماید .

  • این تعاریف � امت � و � امام � کشف این محقق حقیر بوده و ثمره 33 سال تحقیق و تفقه علمی کاربردی در قرآن مجید و مجدآفرین و شناخت رسول نبی اُمّیّ می باشد . البته باید ذکر نمود که امت به معنای کلی ملت نیز در قرآن به کار رفته است .

  • اصل هدف بعثت ( برانگیخته شدن ) همه انبیاء و پیامبران الاهی اقامه قسط ( مساوات و اخوت ، برابری و برادری همگانی و عدالت اجتماعی الاهی ) بوده است . دین اسلام در اصل به دنبال برابری و برادری همگانی و قسط است و بدین امر از طریق شورا : نظام مشارکت و پیشنهاددهی فراگیر مردم تحقق می بخشد ، یعنی روابط اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی ، سیاسی و مدیریتی مبتنی بر مساوات و به دور از هر گونه برتری طلبی ، تکبر ، خودخواهی و خودپرستی ( فردی ، گروهی ، جناحی ، حزبی ، ملی ، بین المللی و جهانی ) .