🌲🌻🌲🌻🌲

« قانون اساسی اسلام واقعی ، اسلام رحمانی » :

« قانون اساسی تشیع علوی و تسنن نبوی »

اسلام بخشندگی و مهربانی

« اصل پانزدهم : کوروش شناسی : کوروش پیامبر ،

( ذا القرنین در قرآن مجید و مجدآفرین / سوره کهف : 17 آیه )

  • توضیحات اصل ( 15 ) : بخش یکم
  1. کوروش بزرگ پیامبر است .
  2. بر طبق آیات قرآن مجید و احادیث معتبر از محمد « ص » پیامبر رحمت و حکمت و معرفت و معروف شناسی و اسلام واقعی ، اسلام رحمانی ، اسلام بخشندگی و مهربانی کوروش بزرگ پیامبر است .
  3. کوروش بزرگ قوانین اساسی الاهی را به اجرا در آورده و عملا ً مردم جهان را به سوی توحید هدایت نموده است . توحید ، قسط ، حکمت ، حمد و تشکر ، شورای واقعی و سایر قوانین اساسی الاهی را اقامه کرده است .
  4. کوروش بزرگ موجب آزادی مردم ایرانزمین و سایر ملل آن دوران گردید .
  5. کوروش بزرگ ، کوروش پیامبر اسوه و الگو و سرمشق ملت ایران ، مسلمانان جهان و بشریت می باشد .
  6. اگر آحاد ملت ایران و همه مسلمانان جهان و بشریت فرهنگ « کوروش شناسی » را نشناسند هرگز نخواهند توانست به بلوغ و رشد و پیشرفت عالی ، الاهی و همه جانبه دست یابند .
  7. خداوند یگانه در قرآن مجید و مجد آفرین ( سوره کهف ـ 17 آیه ) از همه مسلمانان و مردم جهان دعوت کرده است { ذا القرنین ( کوروش بزرگ ) } را بشناسند و علاوه بر آن سه بار بر سبب شناسی ( مسبب ها ، عوامل ، شرایط فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی ) پدید آمدن کوروش بزرگ ( کوروش پیامبر ، ذا القرنین ) در ایران باستان تحقیق ، تفقه و پژوهش علمی - کاربردی کنند .
  8. شما مسلمانان ، خصوصاً ملت شریف و حق پرست ایران حق ندارید پس از این راهنمایی بزرگ و نجات بخش بشریت ، از خداوند برتر گله کنید که چرا فکری به حال مردم نکرده و نمی کند .
  9. روحانیت سواد قرآنی ندارد ! چرا روحانیت تشیع صفوی در حالی که محققان و مفسران اقدام به کوروش شناسی ( ذا القرنین شناسی ، کوروس شناسی ) کرده اند ، 47 سال این تحقیقات را کتمان کرده و با مردم ایران که به بزرگداشت کوروش بزرگ می پردازند ، هر ساله برخورد می کنند ! و آن هنگامی که محققی بزرگ و خیر اندیش همچون علامه طباطبایی ، مطالعات و تحقیقات ابوالکلام آزاد وزیر سابق فرهنگ هند را تایید می کند با او هم به مبارزه بر می خیزند ! این در حالی است که اندیشمندان و مفسران دیگر همانند مودودی ، دکتر عبدالمنعم وزیر اوقاف و امور دینی مصر ، سلطان حسین ، نورعلی تابنده ، دکتر علی شریعتی و استاد مرتضی مطهری تایید کرده اند که کوروش بزرگ همان ذو القرنین می باشد ، باز هم روحانیت تشیع صفوی دست از لجاجت و لجبازی احمقانه و جاهلانه برنداشته و به مبارزه با حق می پردازند .
  10. علامه طباطبایی مفسر بزرگ قرآن این موضوع بی نهایت مهم را با تحقیق و تفقه و معروف شناسی پذیرفته و بیان کرده است .
  11. روحانیت تشیع صفوی هم قرآن و هم احادیث را به گونه ای تفسیر می کند که به نفع و مصلحتش باشد اما محققان تشیع علوی و تسنن محمدی و اندیشمندان مستقل به گونه ای عمل می کنند که حق آشکار گردد اگر چه به زیان شان باشد . روحانیت تشیع صفوی همه چیز را مصادره به مطلوب می کند ! از نظر قرآن کریم حق پرستی ، محقق بودن ، حق گرایی به پیروزی دست می یابد .
  12. ذوالقرنین در احادیث اسلامی ـ شيخ صدوق در خصال ( ص225 ) از قول امام صادق ( ع ) می‌آورد : « ملک الارض کل‌ها اربعه : مؤمنان و کافران . فاما المؤمنان : فسليمان بن داوود و ذوالقرنين ؛ و الکافران : نمرود و بخت نصر : چهار نفر پادشاه تمام زمين بودند : دو مؤمن و دو کافر ، و اما مؤمنان : سليمان فرزند داوود و ذوالقرنين و کافران : نمرود و بخت نصر . { اين روايت در ده ها کتاب روایت و تفسیر نقل شده است همانند بحار ( ج 12 ، ص36 ) به نقل از خصال ، و بحار ( ج12 ، ص182 ) و ( ج14 ، ص362 ) ، ميزان الحکمه ( ج4 ، ص27 و 29 ) و نخبه الآلي ( ص67 ) و غیره . حال چگونه ممکن است روحانیت تشیع صفوی هم آیات قرآن مجید و هم این احادیث را نادیده بگیرد } .
  13. عمار ساباطی روایت کرده که خدمت امام جعفر صادق عرض کردم مقام و منزلت ائمه ما چیست ؟ گفت : « مانند مقام و مرتبه ذوالقرنین و یوشع ( از پیامبران بنی اسرائیل و جانشین ) و آصف مصاحب سلیمان » - که دلالت بر علو مقام ذوالقرنین دارد .
  14. دکتر فریدون بدره ای در کتاب کورش در قرآن و عهد عتیق پس از یکی دانستن کورش و ذوالقرنین از شیخ محمدباقر کمره ای شارح اصول کافی کلینی ( از کتب چهارگانه شیعه ) روایت می کند که : « امیرالمومنین علی ( ع ) خود را مانند ذوالقرنین دانسته و به این همانندی افتخار کرده است » .
  15. ذوالقرنین : در حدیث پیامبر ص در مورد کوروش یا کوروس در کتب اسلامی اعم از تاریخی یا تفسیر قرآنی یا اشعار عربی هم روایت شده‌ است اما کمتر کسی به آن توجه کرده‌ است ! از جمله حدیث پیامبر اسلام در تمجید از کوروش : جلال الدین سیوطی از عالمان بزرگ اسلامی ( ۹۱۱ ق - در درالمنثور ( ج۴ ، ص ۱۶۵ ) به نقل از ابن جریر از حذیفه ابن الیمان صحابی { از یاران } محمد می‌آورد که او گفت : « چون بنی اسرائیل در روز سبت سرکشی کرد و برتری جست و پیامبران را کشت ( یعنی مردم یک رهبر مستبد ، ظالم و آدم کش را تایید کرده و قسط را زیر پا گذاشتند ، خداوند را بر ایشان برانگیخت تا این که به بیت‌المقدس وارد شد و در عوض خون زکریا ، هفتاد هزار نفر از ایشان را کشت و خاندان شان و فرزندان انبیا را به اسارت گرفت و زینت آلات بیت‌المقدس را با خود به بابل برد » . حذیفه می‌گوید : عرض کردم : « ای پیغمبر خدا ، بیت‌المقدس که در نزد خداوند مهم بود » . محمد تأیید کرد و درباره ی نحوه ساختن و جواهرات به کار رفته در آن توضیح داد و این که بخت نصر آن‌ها را به بابل برد و بنی اسرائیل در حالی که بین شان برخی پیامبران و پیغمبرزادگان بود ، سال‌ها عذاب کشیدند تا این که خداوند بر ایشان رحم آور .
  16. رعایت مساوات در تقسیم بیت المال مردم : جلوگیری از ایجاد اختلاف طبقاتی و شکاف اقتصادی و اجتماعی ـ سعد بن ابی وقاص در تقسیم غنائم بدر به پیامبر ( ص ) اعتراض کرد و گفت : آیا مرا که از اشراف بنی زهره ام ، با این آبکش ها و باغبان های یثرب ، یکسان می بینی ؟ آن حضرت از شنیدن این سخن ، سخت آزرده شد و فرمود : « هدف من از این جنگ ، حمایت از بیچارگان در برابر زورمندان است . من برای این برانگیخته شدم که تمام تبعیضات و امتیازات موهوم را ریشه کن سازم و تساوی در برابری حقوق را ، در میان مردم جایگزین آن نمایم » .
  17. محافظت از بیت المال مردم : و نیز فرمود : « لا تزال امتی بخیر مالم یتخاونوا و ادوا الامانه و اتوا الزکاه و اذا لم یفعلوا ذلک ابتلوا بالقحط و السنین » : « امت من هیچ وقت از خیر و برکت جدا نمی شود مادامی که به یکدیگر خیانت نکنند و امانت را ادا کنند و زکات [ اموال شان را ] ادا نمایند و اگر چنین نکردند به قحطی و خشکسالی مبتلا خواهند شد » . و باز فرمود : « خمسه لعنتهم ـ و کل نبی مجاب ـ الزائد فی کتاب الله و التارک لسنتی و المکذب بقدر الله و المستحل من عترتی ما حرم الله و المستإثر بالفیء المستحل » : « پنج کس اند که من و هر پیامبر مستجاب الدعوه ای آن ها را لعنت کرده ایم : آن کس که در کتاب خدا آیه ای را زیاد گرداند ، کسی که سنت و روش مرا رها کند ، کسی که قضا و قدر خدا را تکذیب کند ، کسی که حرمت اهل بیت ما را نگه ندارد و کسی که اموال عمومی را به خود منحصر سازد و [ تصرف ] در آن را به نفع خود حلال شمارد » .
  18. » پیامبر رحمت و حکمت و معرفت ( ص ) مردی از قبیله ازد ، که او را ابن لیثیه نیز می گفتند ـ برای گرفتن زکات طایفه ای از مسلمانان مامور کرد ، او مإموریت را انجام داده و اموال را به مدینه نزد پیامبر آورد و به دروغ عرض کرد : این زکات اموال است و این یکی هدیه ای است که به خود من داده اند . پیامبر ( ص ) به منبر رفت و پس از حمد خداوند ، فرمود : همانا من کسی را برای کاری می فرستم و او می آید و می گوید این ، زکات و آن دیگر ، هدیه ای است که به من داده اند ! پس چرا در خانه ی پدر و مادر خود نمی نشینند تا ببینند آیا هدیه ای برای او می آورند ؟ به خدایی که جان من در دست قدرت اوست ، کسی که چیزی از زکات را بردارد روز قیامت بر گردن او [ به صورت آتش ] پیچیده می شود .
  19. رد کردن افراد نالایق از پذیرش مسئولیت بیت المال مردم :
  20. یکی از یاران حضرت محمد ( ص ) عرض کرد : آیا یکی از پست ها را به من واگذار می کنی ؟ آن حضرت دست بر شانه او زد و فرمود : « انک ضعیف و انها امانه (و الامانه ثقیله) و انها یوم القیامه خزی و ندامه الا من اخذها بحقها و إدی الذی علیه فیها » : « تو ضعیفی و " مسئولیت " ، امانت است [ و بار امانت سنگین است ] و آن مسئولیت ، روز قیامت بدبختی و پشیمانی است مگر آن که به حق گرفته شود و حق آن ادا شود » !
  21. نظارت عمومی و همگانی مردم : وای به حال رهبران و مدیران امروز کشور ! « ایجاد حس مسئولیت پذیری در وجود همه اقشار مختلف مردم ، نظارت دائم و همه جانبه مردم بر حکومت داری و مشارکت در پیشنهاد دهی همگانی : « « کلکم راع و کلکم مسئول ... : همه شما مسولیت دارید . « نظارت مردم از ارکان اصلی مدیریت الاهی و اسلامی می باشد . چرا ؟ نظارت مردم در ذات مدیریت الاهی است ! به وسیله نظارت مستمر مردم ، تمام دستگاه ها و مدیران نهایت دقت و توجه را در مصرف بیت المال به عمل آورده و لذا از انحراف و فساد به دور خواهند ماند .
  22. نقش مطبوعات آزاد در زمینه نظارت همگانی مردم در شرایط کنونی سرنوشت ساز است .
  23. اقامه قسط توسط پیامبر اسلام :
  1. بالا بردن متوازن سطح زندگی همه مردم : ایجاد تعادل و توازن اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی ،
  2. تامین مخارج برنامه‌های حکومت داری الاهی ،
  3. بهره برداری از گنج های ( گمشده ، پنهان ) مغزهای مردم و تولید انبوه پیشنهادهای نیک ، خیر ، مفید ، سازنده و ایجاد رشد و پیشرفت عالی و همه توسعه جانبه در جامعه ،
  4. نابود سازی فقر ، گرسنگی و نابسامانی های مردم و شکاف های اقتصادی جامعه .
  5. جامعه قسط بنیان : جامعه آزاد : جامعه مبتنی بر شایسته سالاری و انتخاب بهترین های مردم برای رهبری و مدیریت : همان طور که می فرماید : « من استعمل عاملا من المسلمین و هو یعلم إن فیهم من هو اولی بذلک منه و إعلم بکتاب الله و سنه نبیه ، خان الله و رسوله و جمیع المسلمین « : ( هر کس کارگزاری از مسلمین را به کار بگیرد و حال آن که می داند در بین مسلمانان کسی هست که از او شایسته تر و داناتر به کتاب خدا و سنت رسولش است ، به خداوند و رسول او و تمام مسلمانان خیانت کرده است ) !

  1. حال در اینجا باید پرسید کدام یک از روحانیون قسط را ، به عنوان آیه قرآن مجید و سنت پیامبر خدا به اجرا در آورده اند ؟ اگر کوروش بزرگ قسط را اجرا کرده باشد کدام یک به پیامبر خدا نزدیک ترند ؟ !
  2. با استفاده از منابع تاریخی مورخان یونان باستان گزنفون و هرودوت و کتزیاس روایات بسیاری را در مورد کوروش نقل کرده اند . از این میان روایات هرودوت بیش از همه با کتیبه ها و اسناد تاریخی هماهنگی دارد ، ایلیا گرشویچ در این مورد می نویسد : ما باید طبق معمول هرودوت را بر دیگران ترجیح دهیم ، اگر فقط به این علت هم باشد که تاریخ ماد او دسته کم در مهم ترین ویژگی هایش با منابع مستقل تایید می­ شود . به عنوان نمونه کتزیاس کوروش را راهزن دانسته و هر گونه انتساب او را به خاندان شاهی انکار می کند ( کتزیاس ، 1380 : ص25 ) این در حالی است که هرودوت و گزنفون هر دو از تعلق کوروش به خاندان شاهی بسیار سخن گفته اند ( هرودوت ، کتاب یکم ، بند 107 تا 130 ) ، ( گزنفون ، دَرِ دوم از دفتر یکم بند 1 ) نه تنها تواریخ یونانی عکس ادعای کتزیاس را در این مورد ثابت می کنند ، بلکه کوروش نیز در منشورش خود و اسلافش را از خاندان شاهی خوانده است ( استوانه منشور کوروش ، بند 20 و 21 ) در کتیبه بیستون نیز کوروش و شجره او شاه معرفی می شود ( شارپ ، 1388 : ص35 ) .
  3. برخی از فلاسفه غرب کوروش بزرگ را با فلاسفه یونان باستان ، سقراط و افلاطون و ارسطو مقایسه کرده اند ! آیا کوروش بزرگ ( کوروش پیامبر ، ذا القرنین در قرآن مجید – سوره کهف 17 آیه ) قابل قیاس با فلاسفه یونان باستان می باشد ؟ زهی خیال باطل ! غربی ها آن چنان فلاسفه یونان باستان را برای خود بزرگ کرده اند که گاهی آنها را به جای خداوند یگانه نشانده و می نشانند . چرا ؟ ! زیرا آنها نمی دانند و یا شاید نمی خواهند و نمی توانند جایگاه یک پیامبر ، همچون کوروش بزرگ را درک کنند ! و همچنین جایگاه ابراهیم ع ، محمد ص ، موسا ع ، عیسا مسیح ع را ! و باز چرا ؟ ! برای آن که روحانیت ادیان به دلیل کوتاه بینی و اختلافات ، نتوانسته است جایگاه والای پیامبران الاهی را تبیین و تشریح نماید . روایات پراکنده و ضد و نقیض در مورد پیامبران امکان شناخت صحیح و قابل اعتماد را از انسان ها می گیرد . خصوصاً آن که مستشرقان غربی روی روایات تاریخی و استنتاج بی طرفانه بسیار تکیه می کنند . و البته راهی جز آن هم نداشته اند ! لذا هیچ زمان به اصل مطلب دست نمی یابند ! ! اما قرآن مجید راه سومی را جلو پای بشر گذاشته است ! شناخت یکجای همه پیامبران الاهی ! قرآن کریم می فرماید هیچ فرقی بین پیامبران نمی باشد ! خیلی عجیب است .

  1. همه پیامبران الاهی به دنبال معرفی قوانین اساسی الاهی به مردم ( جهان ) بوده‌اند ، همه به مردم گفته اند از خداوند برتر و یگانه پیروی کنید ( توحید ! ) ، و هیچ کدام نگفته است مرا بپرستید و یا از من پیروی نمایید ! و این یک راهنمایی بزرگ است ! ! چرا متوجه نمی شوید ؟ ! هدف همه پیامبران الاهی اقامه قسط توسط مردم و برای عموم مردم بوده است ، نه برای عده‌ای خاص ، نه برای اشراف نوکیسه ! کوروش یکتاپرست بوده و می خواسته است یک جامعه قسط بنیان بسازد و مساوات و اخوت ( برابری و برادری و آزادی همگانی در پیشنهاددهی فراگیر مردم ! ) را ایجاد کند . وی همچون پادشاهان ظالم و ستمگر ، نمرود و بخت نصر و آشور بانی پال عمل نکرده و برای سلطه ورزی خودش شهرها را به آتش نکشیده ، به زنان و دختران و کودکان تجاوز نکرده و اموال مردم را به یغما نبرده است ! وی همانند پیامبران عدالت ورزیده است !
  2. ملاک حق و باطل : ساختن جامعه قسط بنیان توسط مردم و برای مردم و یا ساختن جامعه طبقاتی ظلم بنیان ، کدام است ! امروز در جهان می بینیم که قدرت های بزرگ غربی و شرقی چه می کنند . کسانی که خدای شان پول ، ثروت ، سرمایه و منافع من می باشد ، به اسم منافع ملی هر جنایتی را مرتکب می شوند ! سیصد سال همین گونه عمل کرده و به غارت ثروت های ملت های جهان اقدام کرده اند . و این غارت ها هنوز هم ادامه دارد ! امروز چین کمونیست - لیبرالیست نیز پا به عرصه بین‌الملل و چپاول اموال ملت ها گذاشته است . به بهانه های گوناگون جنگ ها به راه می اندازند و در پایان منابع ملت ها را به نام غنیمت جنگی چپاول می کنند .