بد نيست قبل از بيان پيشنهاد وي، از خودمان بپرسيم كه واقعا راه حل اين مشكل قديمي و چندين ساله كارخانه چه بود؟ اگر بخواهيم موضوع را به مشورت بگذاريم و براي اصلاح روش نورد شمش در كارخانه نورد و توليد قطعات فولادي از شما پيشنهاد بخواهيم چه پيشنهادي ارائه خواهد نمود؟ در يك سمينار نظام پیشنهادها فالبداهه طي چند دقيقه جلسه آزاد انديشي (طوفان فكري) پيشنهادهاي زير ارائه شد كه
 آنها را با تحليل مختصر هر كدام به شرح زير از نظرتان مي گذرانيم. همان طور كه ملاحظه خواهيد كرد در همان چند دقيقه، پيشنهادهاي افراد حاضر در سمينار به پيشنهاد اصولي و راه حل اساسي مساله بسيار نزديك مي شود:

پيشنهاد اول- «طول ميز نورد را زياد كنيم»

اين پيشنهاد قاعدتا از لحاظ مالي هزينه خواهد داشت. اگر بخواهيم ميز نورد را بزرگ كنيم بايد تعدادي استند (چهار پايه ميز نورد)، غلطك و موتور اضافه كنيم. همچنين فضاي بيشتري مورد نياز است كه با توجه به طراحي اوليه كارخانه مقدور نيست و به هر حال اضافه كردن موارد ذكر شده متضمن هزينه زياد مي باشد.

پيشنهاد دوم-«شمس را كوچكتر بخريم»

شمس توسط توليد كنندگان آن در سطح دنيا به صورت استاندارد توليد مي شود و شركت سازنده شمس هرگز بخاطر خريد محدود يك شركت حاضر به تعويض و يا تغيير قالب شمس ريزي و تحمل هزينه سنگين آن نخواهد شد و اين پيشنهاد غير عملي مي باشد.

پيشنهاد سوم- «شمش را پس از چندين بار نورد به صورت غلطك يا كلاف (رول) در آوريم تا نياز به ميز نورد طولاني نباشد.»

اجراي اين پيشنهاد با شرايط مفروض كارخانه امكان پذير نيست. روند كار نورد به اين ترتيب است كه دستگاه نورد بايد حركات تكراري رفت و برگشتي را چندين بار انجام دهد و هر بار كه شمس نورد ميگردد اندكي از ضخامت آن كاسته مي شود تا به ضخامت مطلوب برسد. اصولا ايجاد فشار و نيرويي كه بتواند يكباره و در يك مرحله شمس فولادي با آن ضخامت زياد را به ورقي با چند ميليمتر ضخامت تبديل كند نه ساده است و نه اقتصادي ولي ناگفته نماند كه پيشنهاد ارايه شده از لحاظ فني پيشنهاد خوبي است. امكان پذير هم هست ولي هزينه آن زياد است و بايد مورد مطالعه قرار گيرد. در حال حاضر دستگاه هايي ساخته شده اند كه عمل نورد را بجاي يك مرحله، در چند مرحله و ايستگاه انجام مي دهند و در هر ايستگاه شمش فقط يكبار از بين غلطك هاي نورد عبور مي كندو به عبارت ديگر در يك مسير و طي چند مرحله نورد ضخامت شمش به تدريج كم مي شود تا به ميزان مطلوب مي رسد. به هر صورت ممكن است طي يك جلسه آزاد انديشي(توفان مغزها) براي حل يك مشكل دهها پيشنهاد مطرح شود كه هر كدام از آنها هزينه مالي سنگيني در بر داشته باشد كه همه آنها بايد مورد ارزيابي دقيق قرار گيرند. اما پيشنهاد پذيرفته شده اين بود: “شمس را قبل از نورد كردن از وسط نصف كنيم” ملاحظه كنيد كه اين پيشنهاد بسيار ساده و در بر گيرنده هزينه هاي سنگين كه فوقا به آنها اشاره شد نمي باشد. پس از اجراي پيشنهاد ميزان صرفه جويي اقتصادي آن محاسبه شد و مشخص گرديد كه اجراي اين پيشنهاد در سال 1367 مبلغي حدود 25 ميليون ريال در سال به نفع آن شركت صرفه جويي به همراه خواهد داشت در اثر اجراي همين پيشنهاد ساده “شمش از وسط بريده شود” مشكل چندين ساله كارخانه در اين زمينه حل شد و ديگر نيازي به رول كردن، افزايش طول ميز نورد و يا صرف هزينه هاي سنگين ديگر نبود، و سود قابل ملاحظه اي در سال از اين بابت نصيب كارخانه گرديد و پاداش مناسبي نيز به ارائه كننده پيشنهاد تعلق رفت.

وقتي در عمل بازده و كارآيي پيشنهاد ساده فوق مشخص شد ما به عنوان يك محقق علاقمند از كاركنان كارخانه سوال مي كنيم كه آيا در ده سال گذشته پيشنهادي به اين سادگي به نظر هيچ كس نرسيده بود؟ ده سال كارخانه با همان روش پيشين كار كرده بود و ساليانه از اين بابت بيست و پنج ميليون ريال ضرر متحمل شده بود. اگر اين پيشنهاد ارائه نمي شد در ده سال آينده هم باز كارخانه ساليانه بيست و پنج ميليون ريال از اين بابت زيان متحمل مي گرديد. سوال فوق با تعدادي از كاركنان مطرح گرديد.

 بعضي از ايشان جواب دادند كه اين پيشنهاد به نظر ما هم رسيده بود و آن را مطرح نيز كرديم ولي هيچ كس به نظر ما توجه نكرد. يعني گوش شنوايي نبود و مديران آنقدر گرفتار بودند كه اين مساله را در برابر ساير مسائل مبتلابه كارخانه بسيار پيش پا افتاده تلقي مي كردند. يك نفر هم جواب داد  كه اين پيشنهاد به نظر من رسيده بود ولي پيش خود فكر كردم آن كسي كه كارخانه به اين بزرگي را ساخته آيا عقلش نمي رسيده كه چنين پيشنهاد ساده اي را در طراحي آن مد نظر قرار دهد؟

در ادامه تجزيه و تحليل مساله اين سوال مطرح مي شود كه آيا واقعا كسي كه كارخانه به اين بزرگي را ساخته است عقلش نمي رسيده كه براي نصف كردن شمش هم تمهيداتي پيش بيني كند؟ بايد گفت بله عقلش مي رسيده ليكن مسائل كوچك از چشم طراحان نيز پنهان مي ماند. همه چيز را همگان دانند و همه مشكلات زماني حل مي شوند كه همه فكرهايشان را متمركز نمايند. چنين نيست كه هرچه پيشنهاد خوب و مفيد در دنياست اختصاص به سازندگان چنين كارخانه هايي در غرب داشته باشند. آنها در زمينه هاي صنعتي و تكنولوژيك خيلي چيزها مي دانند كه بايد از آنها ياد گرفت اما اين صحيح نيست كه فكر شود همه چيز را فقط آنها مي دانند.

برگرفته از کتاب : نظام مشارکت زیربنای مدیریت اسلامی ، فریور باتمان قلیچ