• سر آغاز گفتار نام خداست
  • که رحمتگر و مهربان خلق راست
  • ستایش بود ویژه کردگار
  • که بر عالمین است پروردگار
  • ترا می پرستیم تنها و بس
  • نداریم یاور به غیر از تو کس

 

  • سلام و درود بر همه برادران عزیز و دوستان گرامی ، به ویژه بهنام باوریان عزیز و رضایی عزیز که دغدغه عرفان اسلامی را دارند ، از این که شما و دیگر دوستان با محبت نظرات و نقدهای خود را در مورد « اسلام واقعی » و عرفان ، آقای سروش  مطرح نموده اید ، بسیار خوشحال و سپاسگزارم و تشکر و قدردانی از همت والای شما .

 

  • در ابتدا باید عرض کنم که از دیدگاه قرآن دانا و حکیم ما انواع اسلام نداریم بلکه فقط یک نوع اسلام داریم که آن سلامتی طلبی و صلح خواهی و دوستی با همه فرزندان آدم و بشریت است ، که جنبش بهشت سازی جهانی را به ارمغان آورده و به جنگ و خونریزی و حرص و طمع برای کسب پول و قدرت خاتمه داده و خشم و غضب و جهل و نادانی را نابود می سازد .

 

  • خشم و خشونت کار شیطان است و شیطنت زاده حرص و طمع و جهل و نادانی انسان . پدیده شیطان زمانی به وجود آمد که انسان خلق گردید . و انسان زمانی خلق گردید که جوانه های عقل و شعور در مغز انسان های اولیه پدید آمده ، رشد کرده و تکامل یافت و اختیار انجام کارهای خیر ( نیک ) و شر ( زیان زننده ) به انسان داده شد .

 

  • هر چه معرفت انسان بیشتر شود بیشتر در جستجوی خیر برای خود و دیگران و بشریت برخواهد آمد . عشق در وجود او پدید آمده و توسعه می یابد زیرا هر چه تو بیشتر دیگران را دوست داشته باشی دیگران هم عشق و محبت بیشتری به تو خواهند داشت و زندگی برای همه لذت بخش تر می شود . و زندگی واقعی با عشق پدید می آید . و هر چه جهل و نادانی و ضلالت بر وجود تو بیشتر حاکم شود خودخواهی ، خودپسندی ، خودبرتربینی ، منفعت پرستی و نزدیک بینی در وجود تو ریشه دار تر می شود و تنها خود را می بینی و منافع خود را برتر می دانی . و جهنمی پدید می آید که امروز بخشی از آن را در ایران می چشی و بخشی را در روابط شیطانی غرب با سایر کشورها . امروز وجود ترامپ و امثال او و سرمایه داری غرب سمبل جهل و نادانی و روابط مبتنی بر سلطه است ، زیرا که خودبرتربین است ، پول پرست و منفعت پرست است و جهان را به سوی خودپرستی و سلطه گری و جهنم سرمایه داری هدایت می کند .

 

  • قسط : مساوات و اخوت عالی ترین درجه بینش و دانش و سنجش است . قرآن کریم می فرماید تمام پیامبران یک هدف داشته اند و آن اقامه قسط توسط مردم بوده است . این کلام یعنی تمام پیامبران و امامان بینشی عالی و برتر داشته و خود را به هیچ وجه و در هیچ زمینه ای برتر از دیگران قرار نداده اند . برعکس ایشان تمام مستبدان ، دیکتاتورها ، پادشاهان ، ملک ها ، امرا ، فرعون ها ، طاغوت ها و انسان های خودمحور و زورگو بوده اند که خود را برتر از همه مردم دانسته و عقل کل می شمرده اند . محمد رضا شاه پهلوی در اواخر دوران سلطنتش به همین بیماری دچار گشته بود . حتا اطرافیان و وزرای خود را آدم حساب نمی کرد . سایر انسان های خودخواه و خودمحور نیز همه به این بیماری دچار می گردند .

 

  • بدین ترتیب می بینیم که خداوند کتابی بسیار ساده و آشکار با آیاتی روشن و شفاف به بشریت هدیه نموده است . در حالی که خداوند یگانه قدرت مطلق و پادشاه جهان است اما دین او برای نجات بشریت ، به صورت موعظه ( پیشنهاد ، خیرخواهی ، خیراندیشی ، خیراندیشه ) مطرح گردیده و به پیامبر رحمت و حکمت ( ص ) صریح و روشن فرموده است تو هیچ سلطه ای بر مردم نداری . هیچ پیامبری بر مردم سلطه نداشته و زورگو و دیکتاتور نبوده است . زیرا همه پیامبران مسلمان بوده اند و دین اسلام دین اجبار و شمشیر نیست . دین اکراه هم نیست . نوح ، ابراهیم ، اسماعیل ، یعقوب ، سلیمان ، ذوالقرنین ، موسا ، عیسا ، محمد ( ص ) و سایر پیامبران . و تو باید با عقل و شعور خودت دین الاهی را انتخاب کنی و از آن پیروی نمایی .

 

  • دین انحرافی بر اساس زور و دستور و اجبار است ( اسلام انحرافی ! ) و عکس شمشیر را بر پرچم خود ترسیم می کند . زیرا فقه و تفقه و درک آنها بر اساس بایدها و نبایدها شکل گرفته است . در حالی که اسلام واقعی ، اسلام رحمانی ، اسلام ناب محمدی عکس « قلب » ( به معنای قرآنی ، یعنی مغز بشر ) را بر پرچم مسلمانان ترسیم می کند .

 

  • پیامبران در طول تاریخ همه با تفکر و تدبر و تعقل به پیامبری رسیده اند . خداوند ایشان را در شرایطی قرار داده است که تفکر و تدبر و تعقل و زمینه های تفقه و تحقیقات علمی – کاربردی در وجودشان رشد یابد . اسلام دین معرفت ، علم ، دانش ، عقلانیت ، شعور ، درک ، معنویت ، دانایی و آگاهی است . قرآن مجید و مجدآفرین داستان زندگی ابراهیم ( ع ) و روش پیامبر شدن او و همه پیامبران را بیان داشته است .

 

  • ابراهیم در کودکی به دلیل استبداد فرعون زمانه ، در تنهایی در غار و کوه  گرفتار آمده است . اما خداوند او را رها نمی کند و به تفکر و تدبر و تعقل می کشاند . انسان تنها چه می کند ؟ به دنبال ناجی و نجات دهنده ای برتر می گردد . روش پیامبر شدن تفکر و تدبر و تعقل و تحقیقات است . تحقیقات علمی و کاربردی و واقعی ، و نه خیال پردازی و پیروی از اهوا و افکار پوچ و بیهوده و خرافات و خداپردازی یونانیان باستان و سایر اقوام .

 

  • حال بر گردیم به تاریخ بشریت و تاریخ ادیان و خدایان . هر دینی که مردم را به تفکر و تعقل و تحقیق و تفقه علمی – کاربردی و علم و دانش و معرفت و معروف دعوت کرده است دین حق است ، دین حقانیت است ، دین دانایی و شناخت است . و هر دین ، مسلک ، فرقه و مذهبی که بشر را به خدایان باطل ، افکار پوچ و بی بنیان و بیهوده و خرافات دعوت کند دین باطل است . راه ضلالت و گمراهی است .

 

  • دین باطل نیازهای بشر را تامین نمی کند . خدایان باطل قدرت تامین نیازهای بشر را ندارند . قرآن دانا و حکیم از مردم دعوت نموده است که همه خدایان خود را با خداوند یگانه مقایسه کنند . ببینند کدام یک نجات دهنده بشریت است . کدام یک نیازهای انسان ها را می شناسد و تامین می کند . هم خدایانی که از سنگ و چوب ساخته اند و هم خدایانی که از انسان ها ارباب می سازند و آنها را الگو و راهنمای خویش قرار می دهند . همان ادیان و مذاهب و مسلک هایی که پادشاهان و ملک ها و فرعون ها را ارباب قرار می دهند و همان روحانیون و کشیشان و پاپ ها و خاخام های فریبکار که در طول تاریخ مردم را به پیروی از ارباب ها و سلاطین دعوت کرده اند .

 

  • اسلام واقعی مردم را به پیروی از خداوند دانا و حکیم دعوت نموده است ، عقل مطلق و عشق مطلق و خیر مطلق . اسلام واقعی مردم را به پیروی از قرآن کریم و سرشار از کرامت و رحمت دعوت نموده و آن را امام بشریت قرار داده است . اسلام واقعی مردم را به پیروی از « پیامبر اُمّیّ : پیامبر مهربان تر از مادر » دعوت نموده است .

 

  •  از شما دعوت می کنم حتماً مقاله « پیامبر اُمّیّ : پیامبر مهربان تر از مادر » را مطالعه فرمایید  . مقاله ای که « اشتباه فاحش مفسران و فقها در تفسیر لغت قرآنی اُمّیّ » را پس از هزار سال آشکار ساخته است . این اشتباه فاحش مانند صدها و هزاران اشتباه فاحش دیگر ایشان باید آشکار شود تا چهره نورانی اسلام واقعی ، اسلام رحمانی ( اسلام عاری از خشم و غضب و خشونت ، اسلام عاری از جهل و نادانی و ضلالت ، همان چیزی که در نمازهایمان از آن یاد می کنیم ! ) ، اسلام ناب محمدی برای همه جهانیان آشکار شود .

 

  •  اگر ما به دنبال معنی و معنای جهان هستی هستیم قطعاً آن را با معرفت و معروف ( تبلور شناخت و معرفت و دانش و علم ) می توانیم کشف کنیم . قرآن دانا و حکیم ( سوره اعراف / آیه 157 ) ما را دعوت به پیروی از رسول و پیامبر امی « مهربان همچون مادر » نموده است ، کسی که صفاتش ( نشانه ها و اوصافش ) را در تورات و انجیل ( موجود ، که نزد مسیحیان و یهودیان می باشد ) می یابند ، و امورزندگی شان را با معروف ( تبلور شناخت و معرفت ) می گذرانند و از منکر ( هر چیز انکار شده ، زشت ، ناپسند ، پلید ، نادرست ، ضد معروف ، ضد علم و دانش ) باز می دارند . با معروف و معرفت و شناخت است که هر چیز پاکیزه ( طیبات ) را می شناسند و برای ایشان حلال ( روا ، جایز ، مباح ، موافق شرع ، موافق دین ) می شود و ناپاکی ها ( خبائث ، چیزهای زیان زننده ) را می شناسند و بر خود تحریم می کنند . بدین ترتیب است که روز به روز روش های نو و خلاق را کشف کرده و به کار می گیرند ، و بارهای سنگین و زنجیرهایی که بر دوش و گردن آنها سنگینی می نماید ( از دوش و گردن شان برداشته می شود ) . بر این اساس ، آنهایی که به رسول و پیامبر امی « مهربان تر ازمادر » ایمان آورند و حمایتش می کنند و یاریش می رسانند و از نوری که با او نازل شده ، پیروی کرده ، موفق ، پیروز ، مفلح ( رستگار ، به نتیجه دست یافته ) می شوند .

 

  •  کشف راه ها و روش های علمی زندگی در صد ساله اخیر و گسترش علم و معرفت و دانش در جهان و اکتشافات و اختراعات بسیار ، بیان کننده این امر می باشد که معرفت و شناخت علمی راه گشای زندگی بشر می باشد و خرافات و افکار پوچ و بیهوده انسان ها را دربند می کشانند .

 

  •  آقای سروش شاگرد مولوی است . و مولوی شاگرد عرفان است . در عین حال که مولوی شاعر بزرگ و گرانقدری است و سخنان نغز بسیار دارد اما اشتباهات زیادی نیز دارد و عرفان او نتوانسته است نجات بخش بشریت باشد . اشعار مولوی و همچنین سایر شعرا ، تا جایی که بر شناخت صحیح آیات قرآن علیم ، شناخت و معرفت جهان آفرینش و علم و دانش استوار است ، هدایت کننده و نجات بخش است . و در جاهایی که اشعار ایشان با علم و دانش و معرفت علمی و « معروف » در تضاد باشد غیرقابل قبول و گمراه کننده می باشند . بت ساختن از انسان ها خلاف عقل است ، شرک است ، گمراه کننده است .

 

  •  اشتباه بزرگ عرفا این بوده است که کشف وجود خداوند ، یعنی عشق مطلق را از طریق عقل و تحقیق و تفقه غیرممکن می دانسته اند در حالی که قرآن دانا و حکیم راهکار شناخت را در تحقیق و تفقه علمی – کاربردی ، معروف شناسی ، معرفت شناسی ، تشکیل گروه های دانایی و معرفت ، تفکر گروهی ، ایمان گروهی و عمل صالح گروهی و در نهایت « تفکر امی » دانسته است .

 

  •  اولین و مهم ترین معرفت و معروف جهان وجود خداوند یگانه و حکمتی است که خداوند به بشریت معرفی کرده است .

 

  • همه پیامبران آمده اند تا به بشریت علم و دانش بیاموزند و برترین علم ، علم هدایت و راهنمایی و مدیریت و حکومتداری الاهی است . حکمت برترین علم است . زیرا این علم است که بشریت را از پیروی از ارباب ها ، انواع استبداد ( سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی ) و از شرک ورزیدن و شریک قائل شدن برای خداوند مهربان ، نجات می دهد و به امامت مستضعفان و خلافت همگانی مردم می رساند .

 

  •  دین اسلام پیوسته تمام مردم جهان را به سوی علم و دانش و خداوند یگانه دعوت می کند زیرا خداوند عین علم است هر کس علم بیاموزد یک گام به خدای آفریننده جهان نزدیک تر می شود . تمام دانشمندان چه بخواهند و چه نخواهند به سوی شناخت وجود خداوند گام برداشته و نور و روشنایی و آگاهی و شناخت را در جهان گسترانیده و توسعه می بخشند . بر این اساس سواد آموختن مقدمه گام برداشتن به سوی شناخت علم و معرفت و معروف ها و درک وجود خداوند است . سواد آموختن اولین معروف است و جامعه و مردم را به تحقق قانون اساسی قرآنی « امر به معروف و نهی از منکر » هدایت می نماید .

 

  • این که همه ادیان الاهی در ابتدا به دنبال یک چیز بوده اند حرف حقی است . اما روحانیون ادیان گوناگون این چنین نبوده و نیستند ، بلکه ایشان به اندازه فهم ناقص شان و حرص و طمع های شان به ادیان شاخ و برگ افزوده و می افزایند .

 

  • این روحانیون ، خاخام ها و کشیشان همان کسانی بوده اند که قرآن دانا و حکیم در مورد آنها می فرماید : « پس وای بر آنها که نوشته ای با دست خود می نویسند ، سپس می گویند : این از طرف خداست . تا آن را به بهای کمی بفروشند . پس وای بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند ، و وای بر آنان از آنچه از این راه به دست می آوردند » ( بقره / آیه 79 ) .

 

  • قرآن كريم درباره پيغمبر امی  می‏فرمايد :  « و ما ينطق عن الهوی ، ان هو الا وحی يوحی علمه شديد القوی » ( نجم / 5 ) : «  او از  ( روی ) هوا ( چیزهای پوچ و بیهوده و بی ارزش ، هوای نفس ) سخن نمی‏گويد ، آنچه می‏گويد جز وحی كه به او می‏رسد نيست . آن كه دارای نيروهای زيادی است او را تعليم داده است  » .

 

  • نتيجه نهایی تحقیقات  :
  • هیچ فرقی بین پیامبران الاهی نیست . همه ادیان الاهی در اصل بشر را به یک سو و یک هدف راهنمایی می کنند .
  • فرق اسلام واقعی ، اسلام رحمانی ، اسلام ناب محمدی با سایر ادیان در این است که اسلام واقعی دعوت به پیروی از معرفت ، معروف ( تبلور شناخت و معرفت و علم و دانش ) و حکمت می کند و سایر ادیان ، مذاهب ، مسلک ها و فرقه های انحرافی موجود دعوت به اهوا ( افکار پوچ و بیهوده ، خرافات ، منکرات ، خبائث ) می نمایند .

 

  • منظور همه ادیان الاهی در ابتدای تاسیس ، ریشه کنی فقر و تنگدستی و ظلم و ستم در جهان بوده است . منظور هم ادیان در ابتدا امامت مستضعفان و خلافت همگانی مردم بوده است ، و نه استبداد حاکمان از نوع سلاطین جور ، پادشاهی ، فرعونی ، هیتلری و یا سلطه روحانیون و یا مکتب ها و مسلک ها از نوع کمونیزم و یا لیبرالیزم و غیره .

 

  • آیا تا کنون پس از پیامبران الاهی خصوصاً محمد پیامبر رحمت و حکمت ( ص ) این امر تحقق یافته است ؟  

 

  • باید تمام اشعار و افکار عرفا و فلاسفه و اندیشمندان را به قرآن دانا و حکیم عرضه کنیم  و آنها را با معرفت و معروف ، علم و دانش بسنجیم ، قیاس سنجی قرآنی و الاهی . اگر نجات بخش بشریت بودند آنها را بپذیریم . در غیر این صورت مُهر باطل بر آنها زده و آنها را دور بریزیم .

 

  • پیامبر اسلام انسانی است « اُمّیّ » كه جز مكتب‏ تعليم الاهی مكتب دیگری نديده و جز از حق تعالا دانشی نياموخته است . او در كتاب مقدس خويش به قلم و آثار قلم به عنوان يك امر مقدس سوگند ياد كرده و در اولين پيام آسمانی خود مردم را به « خواندن » فراخواند . خواندن با اسم ها ، نشانه ها و علائم الاهی ، خلقت ، آفرینش خداوند ، آفرینش انسان و نحوه آفرینش او ، خواندن علوم و دانش های طبیعت ، خواندن علمی – کاربردی . 

 

  • کرامت قلم بینهایت است . کرامت قلم توسعه علم و دانش است . کرامت قلم نجات انسان از طغیان و سرکشی است . این قلم است که همه علوم را به انسان می آموزد . این قلم است که درهای رحمت بی کران الاهی را به روی انسان می گشاید و او را از خودشیفتگی ، خودخواهی ، خودپرستی ، پول پرستی و منفعت پرستی ، سرمایه داری رهایی بخشیده و انسان را به سوی خداوند بخشنده و مهربان ، تنها موجودی که هزاران هزار بار مهربان تر از مادر است ، هدایت می کند و چهره زیبای اسلام رحمانی را به بشر نشان می دهد .

 

  • رسول نبی اُمّیّ  بنا بر آیه صریح قرآن کریم اسوه و الگو و مقتدای همه مسلمانان واقعی ( و نه اسمی ! ) جهان است ( لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه » ( احزاب / 21 ) : « برای شما رسول خدا ( زندگی و رفتار پیامبر ) بهترین سرمشق می باشد » . اگر می خواهید پیرو دین اسلام واقعی باشید باید امت های دعوت کننده به خیر در جامعه ( گروه های دانایی و معرفت ، عرافه ها ، گروه های ده نفره تفکر ، تدبر ، تحقیق و تفقه ) را تشکیل داده و به کشف معروف ها ( تبلور شناخت و معرفت و شعور ) در همه زمینه ها ، اقدام نمایید . این معروف ها هستند که جامعه امی و مردمی مهربان تر از مادر را می سازند . مردمی که خیر یکدیگر را می خواهند و به یکدیگر یاری می رسانند . جامعه ای که در آن حرص پول درآوردن و سرمایه پرستی و سرمایه داری وجود ندارد و قسط : مساوات و اخوت به عنوان عالی ترین و والاترین فرهنگ بشری هدایت گر مردم و رهبران آن می باشد .

 

  • امیدواریم اندیشمندان جهان اسلام و بشریت و رهبران و دولت مردان کشور بیدار شوند و راه رسول نبی اُمّیّ ، قسط شناسی و قسط گستری را درپیش گیرند و ما ملت ایران ، تمام مسلمانان جهان و مومنان به معرفت ، علم و دانش بتوانیم قرن پانزدهم هجری شمسی را با تحقق اسلام واقعی ، اسلام رحمانی ، اسلام ناب و اقامه قسط : مساوات و اخوت ( برابری و برادری همگانی ) و نابودسازی اختلاف طبقاتی در جامعه و جهان آغاز نماییم . انشاء الله

 

  • از حق تعالا موفقیت و پیروزی شما و همه حق طلبان جهان را خواستاریم .

 

  • فریور باتمانقلیچ

 

  • 23 / 1 / 1398