معجزه اقتصاد احد : زیربنا قسط – قسمت دوم
ü - معجزه اقتصاد احد در صدر اسلام ، معجزه قسط ، مساوات و اخوت ،
ü - معجزه گروه های دانایی و معرفت ( عرافه ها ) تشکیل شده از عموم مردم توسط پیامبر رحمت و حکمت محمد ( ص ) ،
ü - معجزه امت های دعوت کننده به خیر و خوبی ها در قرآن دانا و حکیم ،
به نام خداوند جان و خرد
کز این برتر اندیشه بر نگذرد
اولین چیزی که روحانیون فریبکار ، دغلکاران پول پرست ، شرک آلود و شیطان پرست در ذهن مردم ساختند این ذهنیت بود که قسط ، مساوات و اخوت ( برابری و برادری همگانی ) ایده کمونیستی است و امکان اجرا ندارد ! ! ! اسلام دینی است بین سرمایه داری و سوسیالیسم ! نه سرمایه داری است و نه کمونیزم ! در حالی که قرآن دانا و حکیم می فرماید تمام پیامبران الاهی برای اقامه قسط ، مساوات و اخوت آمده اند و ایشان این را نیک می دانستند و هزاران بار آیات قسط را برای مردم خوانده بودند .
برای آن که اقتصاد احد ( یگانه ، نمونه ، پیشرفته ، عالی و برتر ) را بشناسیم باید تاریخ صدر اسلام و عملکرد حضرت رسول اکرم ( ص ) را در اجرا و در عمل جهت تحقق اسلام واقعی دقیقاً مورد مطالعه قرار داده و در مورد یکایک رفتارهای ایشان تفکر ، تدبر ، تحقیق و تفقه نموده و فلسفه هر کار ایشان را کشف نماییم . در این راستا سوالات زیر مطرح می گردد :
1) - چرا حضرت خدیجه ( سلام الله علیها ) پس از ازدواج با محمد پیامبر رحمت و حکمت ( ص ) تمام ثروتش را در اختیار رسول الله نهاد تا در بین مسلمانان توزیع شود ؟ چرا پیامبر همه ثروت حضرت خدیجه را در بین مسلمانان فقیر و مستضعف توزیع نمود ؟ آیا دین اسلام واقعی به معنای توزیع تمامی ثروت ها در بین مردم و ایجاد کار برای همه و از بین بردن تبعیض ها و اختلاف طبقاتی در جامعه نمی باشد ؟
2) - آیا این امر یک موضوع بسیار مهم نیست که حوزه های علمیه و دانشگاه های جهان اسلام ( چه شیعه و چه اهل سنت ) باید در مورد آن به تحقیقات کامل بپردازند تا فلسفه قسط و توزیع ثروت ها در بین مردم کشف شود ؟ و مسلمانان بدانند که چرا همه ثروت ها باید در راه خدا توزیع شود ؟ چرا انباشت ثروت در دستان هر کس که باشد حتا پیامبران خدا یا فرزندان ایشان ، انحراف از اصل اسلام واقعی است ، انحراف از قسط : مساوات و اخوت است ؟ انحراف از هدف خداوند جهت ساختن جامعه عاری از شرک ، شر و شیطنت است . انحراف از اهداف همه پیامبران الاهی است . آیا انباشت کنز موجب ایجاد اختلاف طبقاتی در جامعه و دور شدن دل های مردم از یکدیگر و ورود شیطان به دل های مومنان صلح طلب و سلامت خواه برای همه مردم جهان ، یعنی مسلمانان واقعی ، نمی شود ؟
3) - چرا حضرت علی ( ع ) ، که مورد قبول همه مسلمانان جهان با هر مذهب و مسلک می باشد ، چه شیعه و چه سنی ، علاوه بر همه فداکاری ها که در جنگ ها برای اسلام کرد ، اقدام به انواع وقف نمود ؟ برای مثال وقف قریب به یکصد حلقه چاه و چشمه که به دست خود در سرزمین های خشک و سوزان حجاز حفر کرد و همه را در راه خدا وقف نمود ؟
4) - چرا حضرت علی ( ع ) ، که مورد قبول همه مسلمانان جهان می باشد اقدام به ساخت مساجد متعدد و وقف آنها نمود ؟ آیا تاریخ صدر اسلام گواه این امر نمی باشد ؟
5) - چرا حضرت علی ( ع ) ، که مورد قبول همه مسلمانان جهان می باشد به دست خویش اقدام به ایجاد نخلستان های بزرگ کرده و همه را برای مردم وقف نمود ؟ و در آن زمانی که پیامبر خدا زمینی را که از انفال بود بین مسلمانان تقسیم کرد ، علی ( ع ) سهم خود را وقف کرد و در آن قناتی حفر نمود که سرانجام آب آن همچون گردن شتر فواره می زد و امام ( ع ) آنجا را « ینبع » نامید و فرمود : این آب وقف است بر زائرین خانه ی خدا و رهگذرانی که از اینجا می گذرند و هیچ کس حق فروش و یا بخشش آن را ندارد و فرزندانم هرگز از این ارث نمی برند و چنانچه کسی بعد از من آن را بفروشد و یا ببخشد پس به لعنت خدا ، فرشتگان و همه ی مردم گرفتار شود و خدا هیچ عمل نیکی را از او نپذیرد .
6) - و باز یک سوال مهم دیگر ، آیا زنی را در جهان و تاریخ چند هزار ساله بشر می شناسید که همچون حضرت خدیجه ( سلام الله علیها ) عمل کرده و تمامی ثروت خود را در راه اعتقاد خویش و سعادت و نجات بشریت خرج کرده و خود در فقر و گرسنگی وفات یافته باشد ؟ آیا خدیجه فلسفه اسلام واقعی را نمی شناخت ؟ ! و تمام سختی های شعب ابوطالب را بی دلیل تحمل نمود ؟ !
7) - آیا خدیجه پیش از اسلام زنی بازرگان و دارا نبود که تاریخ می گوید به اِمرأةالقریش ( یعنی شاهزاده خانم قریش ) شهرت داشت و تمام بزرگان قریش خواستار ازدواج با وی بودند ؟ و اما وی دست رد بر سینه همه آنها زد . آیا تاریخ نمی گوید که در شهر مکه کسی ثروتمندتر از خدیجه نبود و وی در هر سو و ناحیه ، غلامان ، احشام و اغنام فراوانی داشت و برخی گفته اند که بیش از 80 هزار شتر در مناطق مختلف برای تجارت داشت و در مناطق مختلفی چون مصر و حبشه تجارتخانه داشت و عدهای برای ایشان مشغول تجارت بودند ؟ پس چرا این زن ثروتمند پس از ازدواج با محمد تجارت را به کناری نهاد و تمام ثروتش را برای دین اسلام خرج کرده و در بین مردم توزیع نمود ؟ آیا تاجری در جهان می شناسید که این چنین به اعتقاداتش وفادار باشد که همه ثروتش را بین مردم توزیع نموده و حتا یک سکه طلا برای روز مبادا ذخیره ننماید ؟ ؟ آیا خدیجه ( سلام الله علیها ) به تجارتی پرسود تر دست یافته بود که تجارت با مردم و کسب پول را رها ساخت ؟ ! مثلاً تجارت با خداوند و دستیابی به رحمت بی کران الاهی همچون همه پیامبران ! آیا فلسفه این رفتار آن حضرت باور داشتن به قسط ، مساوات و اخوت ( برابری و برادری همگانی ) یعنی هدف همه پیامبران الاهی نمی باشد ؟ اگر چنین نیست پس چگونه می توان این فداکاری بزرگ و وفاداری به پیامبر رحمت و حکمت ( ص ) را باور نموده و توجیه کرد ؟ آیا فلسفه این رفتار بی مانند تا کنون کشف گردیده است ؟
8) - آیا محمد پیامبر رحمت و حکمت ( ص ) همانند همه رهبران جهان پول و ثروت و قدرت را دوست می داشت ؟ تا بدین وسیله به حکومت بر مردم دست یابد ؟
9) - آیا حضرت علی ( ع ) در مورد خدیجه نمیفرماید رسول خدا ( ص ) فرمودند : « أفضل نساء الجنة أربع : خدیجة بنت خویلد ، و فاطمة بنت محمد ، و مریم بنت عمران ، و آسیة بنت مزاحم امرأة فرعون » : « بهترین زنان بهشتی چهار نفرند: « خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد و مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم همسر فرعون » ( صحیح البخاری ، ج 3 ، ص 1388 ) ؟
10) - آیا قرآن دانا و حکیم قسم یاد نمی کند : « خداوند اقامه کنندگان قسط و قسط گستران را دوست دارد ( یزدان پاک مساوات طلبان را دوست دارد ) » ؟ آیا برابری خواهی و برادری جویی عشق ورزی به خداوند و همه مردم جهان نمی باشد ؟
11) – آیا قرآن دانا و کریم نمی فرماید « قسط ستیزان ( منحرفان از قسط ، مساوات و اخوت ) هیزم آتش جهنم اند » ؟ ؟
12) – چه کسانی پس از محمد پیامبر رحمت و حکمت ( ص ) اقامه کننده قسط ( برابری و برادری همگانی ) بوده و این سنت الاهی و هدف تمام پیامبران را به اجرا درآوردند ؟
13) – چه کسانی پس از پیامبر رحمت و حکمت ( ص ) اقامه کننده قسط ، برابری و برادری همگانی نبوده و این قانون اساسی الاهی را زیرپا نهاده و به رأی خود عمل کردند و موجب انحراف دین از اسلام واقعی گردیده و هیزمی بزرگ برای آتش جنگ ها و کشت و کشتار مسلمانان و بشریت را در طول تاریخ اسلام فراهم کردند ؟
14) – آیا ابوبکر ، عمر ، عثمان و سایر خلفای عرب ، بنی امیه ، بنی عباس و غیره تمام ثروت های شان را در بین مسلمانان تقسیم نمودند ؟
15) – آیا قسط به معنی مساوات و آزادی بیان در بین مسلمانان نبوده و یک عرب بادیه نشین در مقابل پیامبر خدا و خلیفه مسلمانان نمی توانسته است با آزادی کامل از عملکرد آنها انتقاد نموده و نظر خویش را بیان دارد ؟
16) - آیا امروز در هیچیک از کشورهای به اصطلاح اسلامی مردم ( افراد ، گروه ها ، احزاب ، روزنامه ها ) حق دارند از رهبران و مدیران جامعه انتقاد نموده و اقامه قسط و توسعه قسط ، مساوات و اخوت را طلب نمایند ؟ آیا امروز دفاع از قسط گستران ( کسانی که خداوند دوست شان دارد ) در جوامع اسلامی جرم نیست ؟ آیا امروز انتقاد از قسط ستیزان ( منحرفان از قسط ، کسانی که هیزم آتش جهنم و برپا کننده جنگ ها می باشند ) در جوامع اسلامی جرم نیست ؟
17) – آیا حضرت خدیجه ، به جهت انفاق اموال خود ، مصداق کامل و بارز یک مسلمان واقعی در سوره بقره ( آیه شریفه 262 ) : « الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ثُمَّ لاَ يُتْبِعُونَ مَا أَنفَقُواُ مَنًّا وَلاَ أَذًى لَّهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ » نیست ؟ که میفرماید : « آنان داراییهای خویش را در راه خدا انفاق میکنند ، آنگاه از پی آنچه انفاق نمودهاند ، نه منتی میگذارند و نه آزاری می رسانند ( اینان ) پاداششان نزد پروردگارشان محفوظ است و آنان نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میشوند » ؟
18) – آیا اسلام چیزی جز اقامه قسط و اجرای مساوات و اخوت ( برابری و برادری همگانی ) است ؟ ! ؟ آیا تمام روحانیونی که به جمع آوری مال و ثروت پرداخته اند از قسط ، یعنی از اسلام واقعی فاصله نگرفته و به سوی شرک ، بت پرستی ، پول پرستی و شیطان پرستی روی نیاورده اند ؟
19) - آیا تمام رهبران و مدیران کشور و سایر کشورهای اسلامی ( از جمله عربستان سعودی و امارات ) و آقازاده های شان که به جمع آوری مال و ثروت پرداخته اند از قسط و مساوات و اخوت ، یعنی از اسلام واقعی دور نشده و به سوی شرک ، بت پرستی ، پول پرستی و شیطان پرستی روی نیاورده اند ؟
20) - آیا تمام رهبران و مدیران کشورهای غیر اسلامی ( از جمله امریکا ، اروپا ، روسیه و غیره ) و آقازاده های شان که به جمع آوری مال و ثروت پرداخته اند از قسط و مساوات و اخوت یعنی از اسلام واقعی دور نشده اند و به سوی شرک ، بت پرستی ، پول پرستی و شیطان پرستی روی نیاورده اند ؟ آیا قسط یک معیار جهانی برای سنجش سیاستمداران ، روحانیون ادیان گوناگون و رهبران جهان نمی باشد ؟
21) – آیا آموزش و پروش مجانی در سرتاسر کشور ، چه شهرها و چه روستاها ، همراه با غذای گرم برای همه فرزندان این ملت ، بدون توجه به شغل پدران ایشان مصداق قسط ، مساوات و اخوت ( برابری و برادری همگانی ) نمی باشد ؟ آیا مدرسه پولی بنیان گذار تبعیض و نابرابری در ذهن کودکان این کشور و ایجاد کننده همه عقده های روانی و اجتماعی ، جرم ها ، جنایت ها ، دزدی ها ، اختلاس های بزرگ نمی باشد ؟ آیا کشورهای اسکاندیناوی ( فنلاند ، نروژ ، سوئد و غیره ) که کوشیده اند کوچک ترین تبعیضی در بین دانش آموزان وجود نداشته باشد ، عین فرمایش قرآن دانا و کریم و اسلام واقعی عمل نکرده اند ؟
22) – آیا تحصیلات دانشگاهی برای همه تا آنجایی که آحاد ملت بخواهند رشد و پیشرفت علمی و تحقیقاتی نمایند مصداق قسط ، مساوات و اخوت نمی باشد ؟ آیا پولی کردن دانشگاه ها در ضدیت کامل با سخن پیامبر رحمت و حکمت : « ز گهواره تا گور دانش بجوی » نمی باشد ؟ و همچنین به معنای مدرک عالی برای پولدارها و آقازاده های شان و پست های عالی مدیریتی در آینده برای ایشان نمی باشد ؟
23) – آیا بیمه مجانی و همگانی ، بهداشت و درمان مجانی برای همه افراد ملت ، بدون توجه به کار و شغل ایشان ، مصداق قسط ، مساوات و اخوت نمی باشد ؟ آیا هیچ کشوری در جهان توانسته است به اجرای این مصداق قرآنی قسط نائل آید ؟ و مردم در کمال آسایش در آن کشور زندگی کنند ؟
24) – آیا تامین کار و شغل مناسب و یا پرداخت حق بیکاری و زندگی به مردم مصداق قسط ، مساوات و اخوت نمی باشد ؟
25) – آیا تامین مسکن برای همگان نیز مصداق قسط ، مساوات و اخوت است ؟ و یا خانه های چندصد میلیارد تومانی برای رهبران و مدیران و زاغه نشینی برای ملت ؟ ! آیا جامعه کارتن خواب و گورخواب مصداق کامل قسط ستیزی مدیران و دور شدن ایشان از مساوات و اخوت در قرآن کریم و فراهم کردن آتش انقلاب بعدی ( هیزم آتش جهنم سوزان ! ! ) نمی باشد ؟
26) – آیا تصویب قانون بازنشستگی یکسان در مجلس شورا و تبعیض قائل شدن برای رهبران و مدیران عالی ، که نتوانسته اند قسط را در چهل سال گذشته اقامه کنند ، خود ضد قسط ، مساوات و اخوت نبوده و به سخره گرفتن قانون اساسی کشور ، آیات شریفه قرآن دانا و حکیم و اهداف همه پیامبران الاهی نمی باشد ؟ ! ؟
27) – آیا حقوق های نامساوی و نامتعارف برای شاغلان دولت و برداشتن حقوق های نجومی و امتیازات خاص و پاداش های غیرقابل تصور سالیانه برای رهبران و مدیران عالی و مکتبی و انقلابی ! ! مصداق قسط ستیزی و زیرپا گذاشتن آیات شریفه قرآن دانا و حکیم نمی باشد ؟ ! آیا در رنج و سختی زندگی کردن کارگران و دریافت نداشتن حقوق ماهیانه تا چندین ماه ، مصداق کامل قسط ستیزی ، نابرابری ، تبعیض آشکار و ضدیت با قرآن کریم نمی باشد ؟
28) – آیا داشتن هفتاد کار و شغل برای یک مدیر عالی در سازمان ها و هیأت مدیره شرکت ها و نهادها ، که بابت هر کدام آنها پول های کلان دریافت می کند و چند میلیون جوان تحصیل کرده و جویای کار این مملکت که همه بیکار و سرگردان و یا آواره کشورهای بیگانه شده اند ، مصداق قسط ستیزی این مدیران نمی باشد ؟
29) – آیا بخشیدن املاک نجومی به نورچشمی ها و مدیران عالی ضدیت با قانون اساسی قسط ، مساوات و اخوت همگانی نمی باشد ؟
30) – آیا گرفتن مالیات از کارکنان در چهل سال گذشته ، قبل از آن که حقوق ماهیانه شان به دست شان برسد ، و مالیات گریزی دارندگان حساب های بانکی ( سرمایه های راکد ، سرمایه های سرگردان آقایان و آقازاده ها ! ! ! ) که چهل سال به صورت دزدی آشکار و نظام یافته دولت ها در روز روشن ، جیب ملت را از طریق عوامل شیطانی شرک ( طلا ، دلار ، افزایش قیمت مسکن ، دلالی و . . . ) خالی کرده اند مصداق انحراف از قسط و قسط ستیزی نمی باشد ؟
31) – آیا فراهم کردن زمینه های اختلاس های کلان و هزار میلیاردی برای باندهای مافیایی در بانک ها ، قرض الحسنه ها ، و تعاونی های مسکن و برخورد مسامحه آمیز قوه قضائیه با آنها در دهه های گذشته مصداق قسط ستیزی رهبران و مدیران نمی باشد ؟ آیا کشورهای اسکاندیناوی که درب دادگاه های شان بسته است و به ندرت پرونده ای به آنها رجوع می شود به اسلام واقعی نزدیک تر نیستند تا برخی کشورهای اسلامی که دارای 15 میلیون پرونده قضایی می باشند ؟ ؟
32) – و باز هم پرسش اساسی دیگر : کدامیک از شما رهبران و مدیران اسلامی همچون امامان راستین ، به وقف همت گماشته و نخلستانی را با دست خود کاشته و وقف مردم نموده و یا یک بیمارستانی ساخته و برای استفاده مستضعفان و محرمان وقف کرده اید ؟ کدام یک از شما کارخانه ای ساخته اید و وقف تولید با کیفیت برای مردم نموده اید ؟
رسول گرامی اسلام ( ص ) می فرماید : « امت من تا وقتی امر به معروف و نهی از منکر کند ، همواره در وضع خوبی قرار خواهد داشت ، اما همین که از این دو دست کشد ، همه برکات از او گرفته می شود ، گروهی به استثمار گروه دیگر خواهند پرداخت ، نه در زمین کسی به دادشان خواهد رسید و نه در آسمان » . امر به معروف یعنی پیروی از علم ، دانش ، معرفت ، شعور ، آگاهی ، تحقیق و تفقه علمی .
مدیر مومنان امام علی ( ع ) می فرماید : « خدا اول به امر به معروف و نهی از منکر پرداخت ، به عنوان وظیفه ای که از جانب او مقرر گردیده ، چون می دانست که اگر به این وظیفه عمل شود ، به همه وظایف دیگر عمل خواهد شد ، چه سخت و چه آسان ، زیرا امر به معروف و نهی از منکر ، دعوت به اسلام ( اسلام واقعی ، اسلام محمدی ) است ، جلوگیری از تجاوز و ستم است ، درگیری با متجاوز است ، تقسیم صحیح ثروت های عمومی است ، گرفتن حقوق مالی از آنهاست که باید بدهند و رساندن آنهاست به مصارفی که باید در آنها صرف شود . . . » .
ای ملت شریف ایران که چهل سال اموال و جان ها و دین شما را به یغما برده اند !
و ای مسلمانان جهان که دین شما را پس از محمد پیامبر رحمت و حکمت ( ص ) از قسط ، مساوات و اخوت به انحراف کشانیده و جنگ ها و خونریزی ها به راه انداخته اند !
و ای بشریت مظلوم ، صلح طلب ، علم طلب و دانش جو !
آگاه و هوشیار باشید که جز با معرفت شناسی و معروف شناسی ( معروف تبلور علم ، دانش ، دانایی ، شناخت و معرفت ) و منکر شناسی ( منکر هر عمل زشت ، ناپسند ، نادرست ، ضایع ، اسراف و تبذیر ) و حق طلبی ، حق گویی و آشکارسازی حق و معرفی قسط به عنوان برترین معروف و معرفت جهان نمی توانید به اسلام واقعی : یعنی سعادت و نیک بختی برای بشریت ، دست یابید .
و من الله التوفیق – فریور باتمانقلیچ 12 / 5 / 1397