تهیه « صحیفه وحدت امت بزرگ اسلام » ( قرن چهاردهم هجری )
باسمه تعالی
برادر گرامی جناب آقای دکتر روحانی 20 / 3 / 1396
ریاست محترم جمهور
موضوع : تهیه « صحیفه وحدت امت بزرگ اسلام » ( قرن چهاردهم هجری )
بر اساس اسوه قرار دادن « صحیفه النبی » در مدینه در صدر اسلام
قانون اساسی صلح خاورمیانه و امت بزرگ اسلام
تهیه صلحنامه تبدیل کشورهای اسلامی به امت بزرگ اسلامی
بر اساس قوانین اساسی قرآن کریم : « معروف » و « قسط » و « نصیحت »
وموفقیت جمهوری اسلامی ایران در هدایت کشورهای اسلامی به سوی همفکری ، همیاری ، تعاون ، همبستگی ، صلح و دوستی
با سلام ، ضمن تشکر از توجه جنابعالی به هشت شاه کلید ارسالی قبلی ، خصوصاً شاه کلید سوم هدایت و موفقیت و نجات کشور و امت بزرگ اسلام و بشریت مورخ : 12 / 6 / 1394 با موضوع : راهکار ایجاد وحدت در بین مسلمانان جهان - بزرگ ترین نعمت الاهیاز طریق نظام مشارکت و پیشنهادگیری فراگیر ،
همان گونه که مستحضر می باشید پیامبر گرامی اسلام ( ص ) هنگامی که به دعوت مردم به یثرب مهاجرت فرمود ، در اولین سال اقدام به تهیه قانون اساسی مدینه ( طیبه ) جهت ایجاد اتحاد و همبستگی در بین مسلمانان و مردم شهر ( از جمله یهودیان و مشرکان ) و برقراری امنیت مبادرت ورزید . در واقع پیامبر رحمت همچون همه پیامبران و امامان الاهی ، در راستای اولین وظیفه ای که بر عهده داشت ، یعنی اجرای حکمت ، اقدام به تهیه این قانون اساسی نمود . و حکمت در قرآن یعنی تحقق بخشیدن به حکومتداری حکیمانه ، مدیریت خردمندانه مبتنی بر مشارکت عقل های مردم و پیشنهاددهی همگانی و اقامه قسط توسط همه مسلمانان و خود مردم . چنین حکومتی قوی ترین پیوندها را مابین مسلمانان و مردم به وجود آورده آنها را به سوی همفکری ، همیاری ، تعاون ، همبستگی ، برابری ، برادری ، سلامتی ، صلح و دوستی هدایت می نماید . برخی از اندیشمندان این حکومت را « دولت - شهر پیامبر » نامیده اند .
این عمل پیامبر اکرم ( ص ) می تواند در قرن حاضر ، که تفرقه و درگیری در بین مسلمانان و کشت و کشتار در کشورهای افغانستان ، پاکستان ، عراق ، سوریه ، نیجریه ، مصر ، بحرین ، یمن و غیره به اوج خود رسیده است ، الگویی عملی و مفید برای رفع اختلافات مسلمانان و رسیدن به تفاهم گسترده در جهان اسلام باشد .
قرآن مجید می فرماید : « لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه لمن کان یرجوا الله و الیوم الاخر و ذکرالله کثیراً » ( احزاب / 21 ) « بی شک رسول خدا برای شما اسوه حسنه ( بهترین مقتدا ، سرمشق ، الگو و نمونه انسانی ) است ( چه در صبر و مقاومت در برابر دشمن و چه در همه اوصاف و افعال نیکو و خیر ، جهت رسیدت به سعادت دنیا و آخرت ) این برای کسی است که به پاداش خدا و ثواب و آخرت ( روز واپسین ) امیدوار باشد و خدا را بسیار یاد کند ( کسانی که اهل ذکر ، تفکر و تدبر و تعقل مستمر و بسیار می باشند ، و تمام کارهایشان را با استعانت از عقل و خرد گروهی و جمعی و از آن بالاتر عقل مطلق انجام می دهند ) » .
اگر امروز مسلمانان رسول الله را اسوه حسنه ، بهترین مقتدا ، بهترین سرمشق ، بهترین الگو و نمونه انسانی خویش قرار ندهند پس کی چنین خواهند کرد ؟ ! ؟ مسلمانان در 1400 سال گذشته ، از اسلام راستین ، اسلام رحمانی ، اسلام رحمت برای جهانیان ، فاصله بسیار گرفته اند ، پس کی دست از برادرکشی ، جنگ و خونریزی ، شیعه کشی و سنی کشی ، برمی دارند و در کنار یکدیگر امت بزرگ اسلام ، امت صلح طلب ، سلامت جو و دوست با مردم جهان ، یعنی « امت رحمانی » را تشکیل خواهند داد ؟ ؟
بی شک فرستاده خداوند بهترین الگو و اسوه برای شما مسلمانان است . آیا در این امر شک دارید ؟ بر این اساس این « صحیفه وحدت امت بزرگ اسلام در قرن چهاردهم هجری » بر اساس « صحیفه النبی » در مدینه در صدر اسلام تهیه گردیده است تا به عنوان« قانون اساسی صلح خاورمیانه و امت بزرگ اسلام » و « صلحنامه تبدیل کشورهای اسلامی به امت بزرگ اسلام » مبتنی بر قوانین اساسی قرآن کریم : « معروف » و « قسط » و « نصیحت » در دولت اسلامی به لایحه تبدیل شده و به مجلس شورای اسلامی ارائه گردد . بی شک این لایحه دولت بزرگ ترین موفقیت جمهوری اسلامی ایران در هدایت کشورهای اسلامی به سوی اسلام راستین : همفکری ، همیاری ، مشارکت ، تعاون ، همبستگی ، برابری ، برادری ، صلح و دوستی با مسلمانان و مردم جهان و مروج اسلام در سطح جهان خواهد بود .
پیامبر گرامی ( ص ) اسلام اولین اقدامی که پس از ورود به یثرب ( مدینه النبی ، طیّبه ) انجام داد برقراری پیمان اخوت در بین مسلمانان و مردم شهر بود . و در اینجا بود که علی ( ع ) را به عنوان برادر دینی خویش برگزید . با شدت برخورد کردن مخصوص کفار حربی است و با مسلمانان باید و باید برادروار و با رحمت ، بخشندگی و مهربانی برخورد نمود . حتا قرآن علیم می فرماید با پیروان ادیان دیگر و اهل کتاب به گفتگو بپردازید و بر اساس توحید ( یگانگی خدا و شرک زدایی ) ، به تعالی و برتری دست یابید . اگر چنین نکنید مسلمان نیستید !
قرآن دانا و حکیم می فرماید : « واعتصموا به حبل الله جمیعاً و لاتفرقوا واذکروا نعمت الله علیکم اذ کنتم اعداءً فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخواناً و کنتم علی شفا حفره من النار فانقذکم منها » ( آل عمران / 103 ) : (( و همگی به ریسمان خدا چنگ زده و به راه تفرقه ( راه های متفرق ) نروید و این نعمت خدا را که شما با هم دشمن بودید خدا در قلب های شما الفت و دوستی انداخت و همه به لطف خداوند برادر دینی یکدیگر شدید و در پرتگاه آتش ( جهنم ) بودید خدا شما را نجات داد ( به نعمات بی کران مادی و معنوی رساند ) ».
و همچنین می فرماید : « یا بنی اسرائیل اذکروا نعمتی التی انعمت علیکم و اوفوا بعهدی اوف بعهدکم و ایای فارهبون » ( بقره / 40 ) : (( ای بنی اسرائیل بیادآرید از نعمت هائی که به شما عطا کردم و وفا کنید به عهد و پیمان من ، تا وفا کنم به عهد و پیمان شما و از ( شکستن پیمان ) من برحذر باشید)).
اگر مسلمانان به قانون اساسی قرآن مجید ، اتحاد و وحدت ، عمل نکنند ، در پرتگاه آتش جهنم قرار گرفته و خداوند هم آنها را نجات نخواهد داد . همان گونه در 1400 سال گذشته در آتش جنگ های باطل و تعصبات کور مذهبی یکدیگر را سوزاندند و خود نیز سوختند .
باید یادآور شویم که قرآن مجید و مجدآفرین تنازع و اختلاف در بین مسلمانان را بدترین چیز می داند و همفکری ، همدلی ، همیاری ، تعاون ، مشارکت فکری ، عقلی ، علمی و عملی را بهترین چیز بر می شمارد . زیرا تنازع و اختلاف روح وحدت و همبستگی را از بین می برد و امت اسلامی را فشل ، شل و ضعیف نموده و قدرت و عظمت مسلمانان را نابود می گرداند .
قرآن علیم می فرماید : « و اطیعوا الله و رسوله و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم و اصبروا انّ الله مع الصابرین» ( انفال / 46 )« و همه با روح ایمانی پیرو فرمان خدا و رسول باشید و هرگز راه اختلاف و تنازع نپوئید که در اثر تفرقه شل و ضعیف شده و قدرت و عظمت شما نابود خواهد شدبلکه باید با یکدیگر پایدار و صبور باشید که خدا همیشه با صابران ( شکیبایان ، بردباران ، نیک اندیشان ) است » .
تهیه لایحه راهکار ایجاد وحدت در بین مسلمانان جهان - بزرگ ترین نعمت الاهی : ایجاد اتحاد و وحدت مسلمانان یک واجب عینی ، عقلی ، شرعی و قرآنی است .قرآن کریم و کرامت بخش « وحدت » را بزرگترین نعمت الاهی معرفی فرموده و برای این امر مهم راهکار اجرایی ارائه داده است . بی شک نعمت بی همتای وحدت مسلمانان ثمره فهم درست از مفاهیم قرآنی و عمل به آنها ، خصوصاً مدیریت الاهی است . بی دلیل نیست که رسول گرامی اسلام ( ص ) توانست در مدتی بسیار کوتاه تمام اقوام پراکنده عرب را به اسلام دعوت نموده و متحد نماید و قدرتی عظیم پدید آورد .
مسلمان حق ندارد با مسلمانان دیگر به تندی و شدت برخورد کند ، چه برسد به این که به جنگ با سایر افراد یا اقوام مسلمان اقدام کند . اگر ما این اصل زیربنایی اسلام را نفهمیم که مسلمانان با هم برادر اند ، پس از اسلام چه فهمیده ایم ؟ ! !
لذا با توجه به مراتب فوق و تاکید قرآن کریم بر ایجاد وحدت در بین مسلمانان ، پیشنهاد می نماید گروهی ده نفره از مشاوران عالی جنابعالی روی این لایحه کار گروهی نمایند تا بتوان لایحه ای جامع و مانع تقدیم مجلس شورای اسلامی نمود . قبلاً از لطف و عنایت خاص جنابعالی به این امر سرنوشت ساز کشور و جهان اسلام تشکر و قدردانی می نماید .
و من الله التوفیق
فریور باتمانقلیچ
تلفن : 09126494967 - 22299017 مشاور عالی مدیریت پیشرفته
و مدیریت و اقتصاد اسلامی
رونوشت : ریاست محترم مجلس شورای اسلامی – برادر گرامی جناب آقای دکتر لاریجانی
: نائب رئیس محترم مجلس شورای اسلامی – برادر گرامی جناب آقای مطهری
: معاون اول محترم ریاست جمهوری ایران – جناب آقای جهانگیری
: وزیر محترم امور خارجه – برادر گرامی جناب آقای ظریف
www.nezamemosharekat.blogfa.com : پایگاه رایانه ای ( سایت ) جهت آشنایی و مراجعه به مقالات و کتب مدیریتی نظام مشارکت و پیشنهادگیری از مردم و نظام مدیریت با کیفیت و تشکیل گروه های دانایی و معرفت ( کیفیت و بهره وری ) .
Farivar.batmanghelich@gmail.com : پست الکترونیک ( ایمیل ) جهت ارسال پیشنهادهای مفید در برگه ( فرم ) پیشنهاد به منظور اصلاح امور کشور در همه زمینه ها .
پیوست یکم
« صحیفه وحدت امت بزرگ اسلام » ( قرن چهاردهم هجری )
بر اساس اسوه قرار دادن « صحیفه النبی » در مدینه در صدر اسلام
قانون اساسی صلح خاورمیانه و امت بزرگ اسلام
تهیه صلحنامه تبدیل کشورهای اسلامی به امت بزرگ اسلامی
بر اساس قوانین اساسی قرآن کریم : « معروف » و « قسط » و « نصیحت »
پیامبر رحمت ( ص ) : مجری حکمت در قرآن کریم
حکومتداری حکیمانه ، مدیریت خردمندانه پیامبر اکرم ( ص ) مبتنی بر شورا ، مشارکت عقل های مردم و پیشنهاددهی همگانی مردم « نصایح : خیرخواهی ها ، نصیحت ها ، پندها ، اندرزها » و تشکیل گروه های دانایی و معرفت « معروف » و اقامه مساوات و برادری « قسط » توسط خود مردم بنا می گردد . دولت- شهر پیامبر اسلام بر اساس چنین مبانی استوار بوده است .
زمانی که مشارکت عقل های مردم بر اساس ساختار فطری ، شورا و پیشنهاددهی همگانی ، خصوصاً تشکیل گروه های دانایی و معرفت از مردم شکل می گیرد شناخت و معرفت مردم به سرعت رشد یافته و در همه زمینه ها متبلور می شود و « معروف » ها زاده می شوند . قرآن مجید و مجدآفرین راهکار دستیابی به معروف ها را در همه امور و همه زمینه ها ، تشکیل گروه های ( ده نفره ) دانایی و معرفت از مردم ( عرافه ها ، امت های دعوت کننده به خیر ، گروه های کیفیت و بهره وری ، گروه های خلاقیت و نوآفرینی ) معرفی فرموده است . و می فرماید : تنها و تنها جامعه ای که تمام مردم آن داوطلبانه به تشکیل گروه های دانایی و معرفت بپردازند ، به موفقیت و پیروزی در همه زمینه ها و سعادت و فلاح و رستگاری دست می یابند .
این ساختار به طور موثر و کارآمد قدرت و ثروت و همه امتیازات اقتصادی و اجتماعی در جامعه را در بین مردم توزیع نموده و از تمرکز قدرت و ثروت در دست یک نفر ، یا یک خانواده ، یا یک گروه ، یا یک طبقه ، یا یک حزب ، یا یک اقلیت یا اکثریت ، یا پیروان یک دین یا مذهب جلوگیری نموده و جامعه را به سوی الاهی شدن و اسلام راستین سوق می دهد .
در این جامعه نه پیامبر ، نه خلیفه ، نه امام و نه هیچ کس دیگری حق سلطه گری بر مردم را ندارد . سلطه فقط و فقط از آن خداوند است که از طریق ملائک ( قوانین ) الاهی و قوانین طبیعی و فطری بر جامعه و مردم اعمال می شود . این قوانین مبتنی بر علم و دانش و معرفت می باشند که در قرآن علیم حکمت نامیده می شود.
پس در اینجا سه محور اساسی وجود دارد :
1) - حاکمیت معروف : تبلور عقل و خرد جمعی مردم از طریق پیشنهاددهی همگانی و تشکیل داوطلبانه گروه های دانایی و معرفت از مردم . جهت شناخت جامع « معروف ها » و نظام اجرایی قانون اساسی « امر به معروف و نهی از منکر » به شاه کلید اول مراجعه فرمایید .
2) – اقامه قسط : رعایت انصاف ، عدالت ، مساوات و اخوت . ساختن جامعه ایمن و سلامت و مبتنی بر برابری و برادری فراگیر و صلح و دوستی با یکدیگر و مردم جهان . جهت شناخت جامع اسلام رحمانی بر اساس « قسط » و نظام اجرایی « قسط : مساوات و اخوت » به شاه کلید هفتم مراجعه فرمایید .
3) – نصیحت ، پیشنهاددهی و خیرخواهی : راستي و نيكخواهي و نيكي کردن (( النُّصحَ و النَّصيحةَ : نظام پیشنهاددهی ، خیرخواهی ، خیراندیشی برای یکدیگر ، موعظه )) . جامعه هنگامی راه سعادت و نیک بختی را در پیش می گیرد که از همه مردم به پیشنهاددهی فراگیر دعوت شود و آنها این دعوت را پذیرفته و در رشد و پیشرفت جامعه مشارکت نمایند .
منابع : جهت شناخت کامل شاه کلیدها لطفاً به وبلاگ ( نظام مشارکت . بلاگفا . کام ) مراجعه فرمایید :
1) شاه کلید اول هدایت و موفقیت و نجات کشور و جهان اسلام و بشریت با موضوع : کشف بینهایت مهم نظام جامع و کاربردی اجرای اصل مقدس امر به معروف و نهی از منکر و دستیابی به رشد و پیشرفت عالی و بهبود مستمر در همه امور کشور مورخ13 / 8 / 1393 .
2) شاه کلید هفتم هدایت و موفقیت و نجات کشور و جهان اسلام و بشریت با موضوع : راهکار تحقق اسلام رحمانی بر اساس قسط : مساوات و اخوت ( برابری و برادری ) فراگیر : راهکار موثر جذب مردم ، مسلمانان جهان و بشریت ، تشکیل دولت « مردمی و اسلامی » : مدیریت « رحمانی » ، جامعه « اسوه رحمانی » مورخ : 18 / 11 / 1394 .
نتایج حاصله از تحقیق و تفقه
در اولین پیمان نامه پیامبر اکرم ( ص ) در مدینه ( پیوست دوم ) :
1) – پیامبر ( ص ) در اولین گام در سال نخست هجرت ، اقدام به تشکیل یک امت « اُمَّةٌ واحدةٌ » نمود . این وحدت و اتحاد امت اسلامی است که زیربناست و امنیت ، سلامت ، رشد و پیشرفت را برای همه مومنان و مردم فراهم می نماید .
2) - پیامبر ( ص ) با گفتگو و مذاکره با مردم و بررسی فصل مشترک خواست های همگانی پیمان نامه ای مورد قبول همگان تهیه نمود .
3) - اساس این پیمان نامه تحقق قوانین اساسی « معروف » و « قسط » در بین مومنان است ( بالمعروفِ والقسطِ بينَ المؤمنينَ ) . پیامبر گرامی اسلام ( ص ) با تاکید بر این دو امر در بندهای متعدد صحیفه النبی ، راهکار موفقیت و نجات را به مسلمانان و بشریت نشان داده است . اتحاد مسلمانان زمانی امکان پذیر است که بر اساس « معروف » و « قسط » در بین مومنان باشد و مشارکت غیر مسلمانان نیز در این اتحاد بر اساس اجرای همین دو امر تحقق می یابد .
4) – هر خونی که ریخته شود باید خونبهای آن از جانب قاتل و یا نزدیکان او پرداخت شود .
5) - هر گروهي به شيوة مؤمنان ، با « معروف » و « قسط » ( نيكي و دادگري و مساوات ) ( بالمعروفِ و القسطِ بينَ المؤمنينَ ) ، اسير خود را آزاد ميسازد .
6) - پيروان اسلام نبايد مسلماني را در پرداخت خونبها يا فدية سنگين ، تنها گذارند .
7) - هيچ مؤمني نبايد پس از همبستگي با مؤمني ديگر ، بر ضد وي همپيمان شود .
8) - همة مؤمنان خودنگهدار ( با تقوا ) بايد در برابر هر مسلماني كه ستم كند يا از راه ستمگري چيزي از ايشان بخواهد و يا آهنگ دشمني و تباهي ميان مؤمنان را در سر بپروراند ، همداستان به ستيز برخيزند ، هر چند وي فرزند يكي از ايشان باشد .
9) - هيچ مؤمني نبايد مؤمني ديگر را به قصاص كافر بكشد يا به كافري در برابر مؤمن ، ياري دهد .
10) - پناه خدا براي همگان يكسان است « وأَنَّ ذِمَّةَ اللهِ واحِدةٌ » ، و فرودستترين مسلمانان ، كافران را پناه تواند داد . مؤمنان در برابر ديگران ياور يكديگرند .
11) - هر كس از يهود ، از ما پيروي كند ، بيهيچ ستم و تبعيض ، از ياري و برابري برخوردار خواهد شد .
12) – آشتي ( سلامتی ، صلح ) همة مؤمنان يكي است « وأنَّ سِلْمَ المُؤمنينَ واحِدةٌ » و به هنگام پيكار در راه خدا « في قتالٍ في سَبيلِ اللهِ » هيچ مؤمني نبايد جدا از مؤمن ديگر و جز بر پاية برابري و دادگري ] مرسوم [ در ميان مؤمنان ، با دشمن از در آشتي درآيد .
13) – پيكارگراني كه همراه ما نبرد ميكنند ، بايد به نوبت به جنگ پردازند .
14) - مؤمنان ، فرد مسلماني را كه مسلماني ديگر را كشته است ، در راه خدا ميكشند .
15) – بيشك ( قطعاً ) ، مؤمنان از بهترين و استوارترين هدایت و راهيابي برخوردارند « و أَنَّ المُؤمنينَ المُتَّقِينَ عَلَي أَحْسَنِ هُديْ وَ أقْوَمِهِ » .
16) – هيچ مشركي نبايد مال يا جان مسلمان مومنی را در دست خود گيرد و از دستيابي به آن جلوگيري كند .
17) - هر گاه از روي دليل ثابت گردد كه كسي مؤمني را بيگناه كشته است ، بايد او را به قصاص كشت ، مگر آن كه صاحب خون به ستاندن خونبها راضي شود ؛ و همة مؤمنان بايد ضدّ قاتل باشند و بايد عليه او به پا خيزند .
18) – هر مؤمني كه محتواي اين نوشته را پذيرفته است و به خدا و روز بازپسين باور دارد ، روا نيست كه آدمكشي را ياري يا پناه دهد ، و هر كس كه او را ياري يا پناه دهد ، بيگمان در روز رستخيز گرفتار نفرين و خشم خدا خواهد كشت و توبه و سربهايي از وي پذيرفته نخواهد شد .
19) – هرگاه شما مسلمانان در كاري گرفتار اختلاف شديد ، ] داوري پيرامون [ آن را به خدا و محمد ( ص ) باز گردانيد ( ؛ راه حل آن را در قرآن و سنت پیامبر بجویید ) .
20) – تا آنگاه كه مؤمنان با دشمن در جنگ ( پيكار) اند ، يهود ( هم پیمان با شما ) نيز بايد در پرداخت هزينة جنگ با مؤمنان همراه باشند .
21) – يهود ( ساکن در سرزمین امت بزرگ اسلام ) خود و بستگان شان امتي همراه با مسلمانان هستند .
22) - دين يهود از آنِ ايشان و دين مسلمانان از آنِ مسلمانان است ؛ مگر كسي كه با پيمانشكني ستم كند و راه گناه در پيش گيرد ، كه چنين كسي جز خود و خانوادهاش را تباه نخواهد ساخت .
23) – همه یهودیان ( ساکن در سرزمین امت بزرگ اسلام ) حقوقی برابر دارند . روشن است كه راستي و استواري بر پيمان ، با پيمانشكني يكسان نيست .
24) - وابستگان قبيلة ، همچون خود آن قبيلهاند . نزديكان يهودیان ، همچون خود ايشان اند . هيچ يك از آنان جز به اجازة محمد ( ص ) نبايد بيرون رود ( باید بر رفت و آمد آنان به سایر کشور ها نظارت دقیق شود ) .
25) – هيچ كس از كيفر زخمي كه بر كسي وارد آورده است ، بر كنار نميماند . هر كس به ناگاه كسي را بكشد بيگمان زيان آن جنايت به خود وي و خاندانش باز خواهد گشت ، مگر آن كه مقتول ستم كرده باشد كه در اين صورت ، خداوند آن را ( چون قصاصي ) ميپذيرد .
26) - در پيكار با دشمنان ، هزينة يهود بر عهدة خود آنان و هزينة مسلمانان بر عهدة خود ايشان خواهد بود ؛ و بر هر دو گروه است كه در برابر كسي كه با شركتكنندگان در اين پيماننامه به ستيز برخيزد ، با همياري يكديگر پيكار كنند . نيز بايد راستي و نيكخواهي و نيكي (( النُّصحَ و النَّصيحةَ : نظام پیشنهاددهی ، خیرخواهی ، خیراندیشی برای یکدیگر )) ، بيهيچ پيمانشكني ( بند 32 پیمان ) ميان ايشان استوار باشد .
27) - هيچ کسی نبايد نسبت به همپيمان خويش ، پيمانشكني كند . پيداست كه ياري از آن ستمديده است .
28) – تا آنگاه كه مؤمنان سرگرم پيكار با دشمن هستند ، يهودان نيز بايد همراه مسلمانان هزينة جنگ را بپردازند.
29) - درون سرزمین امت بزرگ اسلام براي پذيرندگان اين پيماننامه ( صحیفه وحدت امت بزرگ اسلام ) حرمت دارد ( حرام است و باید احترام آن حفظ شود ) .
30) – پناهنده يا همپيمان ، در صورتي كه زيان نرساند و پيمان نشكند ، همچون خود پناهدهنده و پيماندار است.
31) - به هيچ يك از افراد خانواده ] كه داراي سرپرستي است [ بياجازة كسان او ، نبايد پناه داد .
32) - هر گاه ميانِ متعهدان به اين پيماننامه ، قتلي يا رويدادي ناگوار و يا ناسازگار كه خطر تباهي همراه داشته باشد ، روي دهد ، بيگمان براي رهايي از آن ، بايد به خدا و پيامبر وي محمد ( ص ) روي آورد ؛ ]مشيت [ خداوند بر نگهداشت و پذيرفتن اين صحیفه ( نوشته ) جاري است .
33) - هيچ كس نبايد به مشرکان ( دشمنان اسلام ، معاندان ) و ياران ايشان پناه دهد .
34) - همپيمانان بايد عليه كسي كه به سرزمین امت بزرگ اسلام بتازد ، به ياري هم بشتابند .
35) – هر گاه همپيمانان مؤمنان ، به صلحي فراخوانده شوند كه مؤمنان در آن شركت جستهاند ، بايد در آن شركت جويند ؛ و هر گاه همپيمانان مؤمنان ، ايشان را به صلحي فراخوانند ، بر مؤمنان است كه بدان تن دردهند ، مگر صلح و آشتي با كسي كه با دين در پيكار است .
36) - هزينة هر گروه ] يا هزينة رزمي هر گروه [ ، بر عهدة خود آن گروه است .
37) - يهود ( ساکن در سرزمین امت بزرگ اسلام ) ، خود و وابستگان شان ، در صورتی که با نيكي محض و استواري بر اين پيماننامه ، هم پيمانی را پذيرفته باشند ، پس باید دارندگان اين پيماننامه ، بر آن گردن نهند . پايداري بر پيمان ، آسانتر از پيمانشكني است . اين پيمانشكن است كه خود زيان پيمانشكني را خواهد ديد . خداوند ] گواه [ راستيني بر اين پيماننامه است و آن را ميپذيرد . این بند شامل سایر ادیان نیز می شود .
38) – پيداست كه اين نوشته ( صحیفه وحدت ) ، ستمگر با پيمانشكني را از كيفر ، باز نخواهد داشت . و نيز روشن است كه هر كس از این سرزمین بيرون رود و هر كه در سرزمین امت بزرگ اسلام بماند ، در امان خواهد بود ؛ مگر كسي كه ستم كند و پيمان شكند . خدا و پيامبرش محمد ( ص ) پناهگاه خودنگهداران ( متقیان ) و استواران بر پيمان اند .
مفاد پیشنهادی « صحیفه وحدت امت بزرگ اسلام » :
( بر مبنای اسوه قرار دادن صحیفه النبی )
1) – همه مسلمانان و مردم ساکن در سرزمین های امت بزرگ اسلام ، در برابر ديگر مردمان ، يك امّت « اُمَّةٌ واحدةٌ » اند .
2) - صحیفه وحدت بر اساس گفتگو و مذاکره با مردم و بررسی فصل مشترک خواست های همگانی تهیه شده و پیمان نامه ای است که مورد قبول همگان می باشد .
3) - اساس این پیمان نامه وحدت تحقق قوانین اساسی قرآن کریم : « معروف » و « قسط » در بین مومنان است ( بالمعروفِ و القسطِ بينَ المؤمنينَ ) . اتحاد مسلمانان زمانی امکان پذیر است که بر اساس قوانین اساسی قران کریم : « معروف » و « قسط » در بین مومنان باشد و مشارکت غیر مسلمانان نیز در این اتحاد بر اساس اجرای همین دو امر تحقق می یابد .
4) - این صحیفه وحدت برای متمرکز سازی قدرت مسلمانان و جلوگیری از جنگ و خونریزی و کشت و کشتار مسلمانان و مردم بی گناه و غارت اموال ایشان توسط ظالمان و ستمگران جهان می باشد .
5) – مسلمانان به هیچ عنوان قصد جنگ و خونریزی و کشت و کشتار مردم بی گناه جهان را ندارند مگر آن که کسی ( یا کشوری ) به حقوق مسلمانان تجاوز نماید . کشتن بی گناهان در قرآن کریم اکیداً منع شده است ( حتا یک نفر ) . هر خونی که ریخته شود باید خونبهای آن از جانب قاتل و یا نزدیکان او پرداخت شود .
6) – اسیران باید به روش مومنان ، تحقق قوانین اساسی قران کریم : اجرای « معروف » و « قسط » در بین مومنان ( بالمعروفِ و القسطِ بينَ المؤمنينَ ) آزاد شوند .
7) – پناه خدا براي همگان يكسان است « وأَنَّ ذِمَّةَ اللهِ واحِدةٌ » ، و فرودستترين مسلمانان ، می تواند كافران را پناه دهد . مؤمنان در برابر ديگران ياور يكديگرند . و اصولاً در اسلام هیچ فردی فرودست نمی باشد .
39) – پیروان سایر ادیان ( یهود ، نصارا و غیره ) ساکن در سرزمین امت بزرگ اسلام که از مومنان پیروی کنند بی هیچ ستم و تبعیضی از یاری و برابری برخوردار خواهند شد . همه پیروان ادیان ( ساکن در سرزمین امت بزرگ اسلام ) حقوقی برابر دارند . روشن است كه راستي و استواري بر پيمان ، با پيمانشكني يكسان نيست .
8) – شکستن پیمان با مومنان ، حرام است . هيچ مؤمني نبايد پس از همبستگي با مؤمني ديگر ، بر ضد وي همپيمان شود .
9) - آشتي ( سلامتی ، صلح ) همة مؤمنان يكي است « وأنَّ سِلْمَ المُؤمنينَ واحِدةٌ » و به هنگام پيكار در راه خدا « في قتالٍ في سَبيلِ اللهِ » هيچ مؤمني نبايد جدا از مؤمن ديگر و جز بر پاية برابري و دادگري ] مرسوم [ در ميان مؤمنان ، با دشمن از در آشتي درآيد .
10) - قوانین قصاص برای سلامت نگهداشتن جامعه از کشت و کشتار و ظلم و ستم است . این قوانین باید بر اساس شناخت علمی اهداف آن در قرآن کریم به اجرا در آید .
11) - بيشك ( قطعاً ) ، مؤمنان از بهترين و استوارترين هدایت و راهيابي برخوردارند « و أَنَّ المُؤمنينَ المُتَّقِينَ عَلَي أَحْسَنِ هُديْ وَ أقْوَمِهِ » .
12) -در اختلاف ( شدید ) بین مسلمانان داوری از آن خدا و پیامبر ( ص ) است ( راه حل آن را باید در قرآن علیم و سنت پیامبر جستجو کرد ) .
13) - هيچ كس از كيفر زخمي كه بر كسي وارد آورده است ، بر كنار نميماند . هر كس به ناگاه كسي را بكشد بيگمان زيان آن جنايت به خود وي و خاندانش باز خواهد گشت ، مگر آن كه مقتول ستم كرده باشد كه در اين صورت ، خداوند آن را ( چون قصاصي ) ميپذيرد .
14) – در پيكار با دشمنان ، هزينة يهود ( و سایر ادیان ) بر عهدة خود آنان و هزينة مسلمانان بر عهدة خود ايشان خواهد بود ؛ و بر هر گروه است كه در برابر كسي كه با شركتكنندگان در اين پيماننامه به ستيز برخيزد ، با همياري يكديگر پيكار كنند . نيز بايد راستي و نيكخواهي و نيكي کردن(( النُّصحَ و النَّصيحةَ : نظام پیشنهاددهی ، خیرخواهی ، خیراندیشی برای یکدیگر )) ، بيهيچ پيمانشكني ( بند 32 پیمان ) ميان ايشان استوار باشد .
15) –درون سرزمین امت بزرگ اسلام براي پذيرندگان اين پيماننامه ( صحیفه وحدت امت بزرگ اسلام ) حرمت دارد ( حرام است و باید احترام آن حفظ شود ) .
16) - هر گاه همپيمانان مؤمنان ، به صلحي فراخوانده شوند كه مؤمنان در آن شركت جستهاند ، بايد در آن شركت جويند ؛ و هر گاه همپيمانان مؤمنان ، ايشان را به صلحي فراخوانند ، بر مؤمنان است كه بدان تن دردهند ، مگر صلح و آشتي با كسي كه با دين در پيكار است .
17) - هزينة هر گروه ] يا هزينة رزمي هر گروه [ ، بر عهدة خود آن گروه است .
18) - يهود ( و سایر ادیان ساکن در سرزمین امت بزرگ اسلام ) ، خود و وابستگان شان ، در صورتی که با نيكي محض و استواري بر اين پيماننامه ، هم پيماني را پذيرفته باشند ، پس باید دارندگان اين پيماننامه ، بر آن گردن نهند . پايداري بر پيمان ، آسانتر از پيمانشكني است . اين پيمانشكن است كه خود زيان پيمانشكني را خواهد ديد . خداوند ] گواه [ راستيني بر اين پيماننامه است و آن را ميپذيرد .
19) - پيداست كه اين نوشته ( صحیفه وحدت ) ، ستمگر با پيمانشكني را از كيفر ، باز نخواهد داشت . و نيز روشن است كه هر كس از این سرزمین بيرون رود و هر كه در سرزمین امت بزرگ اسلام بماند ، در امان خواهد بود ؛ مگر كسي كه ستم كند و پيمان شكند . خدا و پيامبرش محمد ( ص ) پناهگاه خودنگهداران ( متقیان ) و استواران بر پيمان اند .
20) - همپيمانان بايد عليه كسي كه به سرزمین امت بزرگ اسلام بتازد ، به ياري هم بشتابند .
نکات مهم و اساسی پیمان نامه مدینه ( صحیفه النبی ) :
1) –امت یگانه : « اُمَّةٌ واحدةٌ » فقط شامل مسلمانان نیست بلکه شامل همه مردم ساکن در سرزمین های امت بزرگ اسلام ( مسلمانان با هر مذهب و مسلک ، پیروان ادیان گوناگون و حتا مشرکان ) می باشد . همه اینها در برابر ديگر مردمان ، يك امّت اند . امت در لغت از ریشه « امّ » می باشد . در امت یگانه رفتار همه با هم رفتاری مادروار ( اُمّی ) می باشد . هم رفتار پیامبر با مردم ( رسول نبی اُمّی ) و هم رفتار مردم با یکدیگر . مادر هیچ گونه تبعیضی بین فرزندانش نمی گذارد . مادر در مقابل دشمن به سختی از فرزندانش دفاع می کند . مادر به همه فرزندانش عشق می ورزد . مادر در مقابل یک عمر زحمت و جانفشانی از فرزندانش مزدی طلب نمی کند .
2) - پيمان و پناه خدا براي همگان يكسان است : فرودستترين مسلمانان ميتواند از جانب ساير مسلمانان تعهّد كند ( و كافران را پناه دهد ) مؤمنان در برابر ديگران یار و ياور يكديگرند . بهتر است بگوییم که در اسلام فرد فرودست نداریم . در حالی که بر اساس سنن دوران جاهلیت عرب فقط اشراف قبايل حق جوار و امان داشتند نه ديگران . آیا امروز رئیس جمهور امریکا به روش اعراب جاهلیت عمل نکرده و حق ورود اتباع شش کشور به امریکا را ممنوع ننموده است ، در حالی که می دانیم تروریست ها متعلق به اتباع دیگر کشورها بوده اند ؟
3) – عدم تجاوز به حقوق همپيمان خود : هيچ فردي حق تجاوز به حقوق همپيمان خود را ندارد ، پيدا است كه ياري از آن ستمديده است .
4) – رعایت « معروف » : معروف در لغت به معنای تبلور معرفت ، شناخت ، علم و دانش می باشد . به کارگیری این لغت در پیمان نامه مدینه نشان از عالی ترین درجه خرد و آگاهی و معرفت پیامبر خدا ( ص ) دارد . اصل مقدس « امر به معروف و نهی از منکر » اولین و مهم ترین قانون اساسی قرآن مجید است که متاسفانه در 1400 سال گذشته مغفول مانده است . و همین امر موجب عقب افتادگی مسلمانان از سایر ملل جهان شده است . شرح کامل این قانون اساسی قرآن کریم در شاه کلید اول هدایت و موفقیت و نجات کشور ، مسلمانان جهان و بشریت برای ریاست جمهور ارسال شده است .
5) – رعایت « قسط » : هدف اصلی همه پیامبران الاهی اقامه قسط بوده است . قرآن کریم می فرماید : خداوند اقامه کنندگان قسط ( مقسطین ) را دوست دارد . اما در مورد افراد ضد قسط ( قاسطون ، قاسطین ) می فرماید : قاسطون هیزم آتش جهنم اند . انحراف از قسط بزرگ ترین بلای جامعه است . رهبر جامعه اسلامی یک وظیفه دارد و آن برقراری قسط ، عدالت ، انصاف ، مساوات و اخوت است . متاسفانه این امر مهم نیز ، که باید آن را مهم ترین موضوع قرآن کریم دانست ، در 1400 سال گذشته مغفول مانده است .
6) – نصیحت ( پیشنهاددهی ، خیرخواهی ، خیراندیشی ، پند ، اندرز ، موعظه ) : بايد پیشنهاددهی ( مبتنی بر راستي و درستی ) ، نيكخواهي و نيكي کردن (( النُّصحَ و النَّصيحةَ )) ، بيهيچ پيمانشكني ، ميان مسلمانان و پیروان سایر ادیان و مذاهب و مردم ( حتا مشرکان ) استوار باشد . النُّصحَ و النَّصيحةَ نشان دهنده آن است که پیامبر رحمت و حکمت نظام پیشنهاددهی ( خیرخواهی ، خیراندیشی برای یکدیگر ) را راهکار جذب مردم و پیروان سایر ادیان به اسلام راستین می دانسته است . این نظام مدیریت عالی موجب نرمش دل ها ، جذب قلوب مردم ، نزدیکی به یکدیگر و رفع کدورت ها می گردد . پیامبر خدا این روش مدیریت را به اجرا در آورد و همین امر موجب رشد همه جانبه جامعه اعراب تازه مسلمان شده گردید . ولی متاسفانه با استقرار نظام فردسالاری تحت عنوان خلیفه مسلمین ، خصوصاً استبداد معاویه و یزید نظام پیشنهاددهی فراگیر (( النُّصحَ و النَّصيحةَ )) از بین رفت .
7) - آزادی اسیران :اسیران باید به روش مومنان ، تحقق قوانین اساسی قرآن کریم « معروف » و « قسط » در بین مومنان ( بالمعروفِ و القسطِ بينَ المؤمنينَ ) آزاد شوند . اسیر فردی است که تحت فرمان فرمانده ای مستبد به جنگ فرستاده شده است . با استقرار قوانین اساسی رحمت : « معروف » و « قسط » و (( النُّصحَ و النَّصيحةَ )) در بین مومنان جامعه ای الاهی ساخته می شود و اسیران با دیدن روابط برادرانه مومنان به سرعت جذب این جامعه می شوند .
8) – جاذبه ، بهترین و استوارترین هدایت : هدایت آن نیست که کسی دست شما را گرفته و به چاه بیاندازد بلکه هدایت آن است که کسی دست شما را گرفته به سعادت ، نیک بختی ، موفقیت ، پیروزی و فلاح و رستگاری برساند . اگر 1400 سال مسلمانان به کشت و کشتار یکدیگر و پیروان سایر ادیان و مردم جهان پرداخته اند ، همین امر نشان دهنده آن است که از رحمت الاهی دور شده اند و مسلمانان راه انحراف رفته اند . این چه هدایتی است که فقط با قتل و خون ریزی تحقق می یابد ؟ ! ؟ اگر تاریخ مسلمان شدن ملت های مالزی و اندونزی را مطالعه کنیم ملاحظه می کنیم که این ملت ها بدون رخ دادن هیچ جنگ و خونریزی مسلمان شده اند . یعنی اسلام راستین آنقدر جاذبه دارد که تمامی مردم جهان را به خود جذب کند و به هیچ عنوان نیاز به کشت و کشتار ندارد . اسلام راستین دین رحمت ، دین دعوت ، دین جاذبه و کشش قلب هاست و نه دین زور و اجبار و شمشیر . بيشك ( قطعاً ) ، مؤمنان از بهترين و استوارترين هدایت و راهيابي برخوردارند « و أَنَّ المُؤمنينَ المُتَّقِينَ عَلَي أَحْسَنِ هُديْ وَ أقْوَمِهِ » .
9) – قضاوت و داوری بر مبنای « معروف » و « قسط » : در اسلام راستین این خداست که سلطه و حاکمیت دارد و لاغیر و خداوند نیز در دنیا و آخرت بر اساس معرفت و قسط قضاوت می نماید و محمد ( ص ) فقط قوانین الاهی را بیان می نماید . خداوند کوچک ترین ظلمی ( حتا به اندازه یک دانه خردل ، و یا یک اتم ! ) نه در دنیا و نه در آخرت به بندگانش نمی کند . هر گاه شما مسلمانان در كاري دچار اختلاف شديد ، ] قضاوت و داوري دربارة [ آن را به خدا و محمد ( ص ) باز گردانيد . ( یعنی اول به قرآن علیم و سپس به سنت رسول الله رجوع کنید ) . در پیمان نامه مدينه ، حداقل در پنج مورد به مسئلة حاكميت خداوند اشاره شده و در دو مورد ، داوري نهايي را به عهدة خدا و رسول خدا ( ص ) گذاشته است . منظور از حاكميت ، انحصار مشروع قدرت و سلطه است . این خداوند است که همه قوانین جهان را بر اساس قسط استوار کرده است . این خداوند است که همه قوانين جامعه را عادلانه وضع می کند ، عادلانه تفسير ، اجراء و تغيير ميدهد . اگر خداوند ظالم باشد هیچ کس از او با میل و رغبت پیروی نمی کند . لذا قانون اسلام این است کههيچ كس از كيفر زخمي كه بر كسي وارد آورده است ، بر كنار نميماند .
10) - دعوت به صلح و آشتی بر همه مومنان واجب است : هر گاه همپيمانان مؤمنان ، به صلحي فراخوانده شوند كه مؤمنان در آن شركت جستهاند ، بايد در آن شركت جويند ؛ و هر گاه همپيمانان مؤمنان ، ايشان را به صلحي فراخوانند ، بر مؤمنان است كه بدان تن دردهند ، مگر صلح و آشتي با كسي كه با دين در پيكار است .
پیوست دوم
« صحیفه وحدت امت بزرگ اسلام » ( قرن چهاردهم هجری )
بر اساس اسوه قرار دادن « صحیفه النبی » در مدینه در صدر اسلام
قانون اساسی صلح خاورمیانه و امت بزرگ اسلام
تهیه صلحنامه تبدیل کشورهای اسلامی به امت بزرگ اسلامی
بر اساس قوانین اساسی قرآن کریم : « معروف » و « قسط » و « نصیحت »
صحیفه النبی در مدینه در صدر اسلام :
متن پيمان نامه مدینه :
بینپیامبر رحمت ( ص ) و ساکنان یثرب ( مدينه ) ، ( انصار ، مهاجران ، یهود و مشرکان شهر یثرب )
پی ریزی حکمت : ساختار حکومتداری حکیمانه و مدیریت خردمندانه مبتنی بر شورا : خرد جمعی و پیشنهاددهی فراگیر مردم ( نصیحت ) و عقل و شعور و معرفت ( معروف ) و توزیع قدرت در بین مردم ( قسط : مساوات و اخوت ) :
قانون اساسي دولت- شهر مدينه که بعداً به قانون اساسی حکومت اسلامی تبدیل شد .
به نام خداوند بخشاینده و مهربان
1) اين ، نوشته و پيماننامهاي است از محمدِ پيامبر ] فرستادة خدا [ تا در ميان مؤمنان و مسلمانان قبيلة قريش و ] مردم [ يثرب ( یاقوت حموی ، 4/1010 ) و كساني كه پيرو مسلمانان شوند و به آنان بپيوندند و با ايشان در راه خدا پيكار كنند ] به اجرا درآيد [ .
2) آنان در برابر ديگر مردمان ، يك امّتاند .
3) مهاجران قريش بر وضع پيشين خود هستند ، همانند پيش از اسلام ، خونبها ميپردازند ( ابو مسحل اعرابی ، النوادر ، ص40 . زمخشری ، الفائق ، 2/26 ) ؛ و با رعايت نيكي و دادگري در ميان مؤمنان ( بالمعروفِ و القسطِ بينَ المؤمنينَ ) ، اسير خود را رها ميسازند .
4) قبيله بنيعَوف (جمهرة انساب ، ص470 ) همانند گذشته خونبها ميپردازند ؛ و هر گروهي بر پاية روش مؤمنان ، با نيكي و دادگري ( بالمعروفِ و القسطِ بينَ المؤمنينَ ) ، اسير خويش را آزاد ميسازد .
5) بني حارث ] بن خَزْرَج [ ( جمهرة ، ص47 – 471 ) همچون گذشته خونبها ميپردازند و هر گروهي بر پاية روش مؤمنان ، با نيكي و دادگري ( بالمعروفِ و القسطِ بينَ المؤمنينَ ) ، اسير خود را آزاد ميسازد.
6) بني ساعده ( همان ،472-474 ) چون گذشته خونبها ميپردازند و هر گروهي به شيوة مؤمنان ، با نيكي و دادگري ( بالمعروفِ و القسطِ بينَ المؤمنينَ ) ، اسير خويش را رها ميسازد .
7) بني جُشَم ( همان ، ص472 ) همچون گذشته خونبها ميپردازند و هر گروهي به شيوة مؤمنان ، با نيكي و دادگري ( بالمعروفِ و القسطِ بينَ المؤمنينَ ) ، اسير خود را آزاد ميسازد .
8) بني نَجَّار ( همان ) به شيوة گذشته ، خونبها ميپردازند و هر گروهي به شيوة مؤمنان ، با نيكي و دادگري ( بالمعروفِ و القسطِ بينَ المؤمنينَ ) ، اسير خود را آزاد ميسازد .
9) بني عَمرو بن عوف ( همان ، ص470 ) همچون گذشته ، خونبها ميپردازند و هر گروهي به شيوة مؤمنان ، با نيكي و دادگري ( بالمعروفِ و القسطِ بينَ المؤمنينَ ) ، اسير خود را آزاد ميسازد .
10) بَني نَبيت ( همان ) به شيوة پيش از اسلام ، خونبها ميپردازند و هر گروهي بر پاية روش مؤمنان ، با نيكي و دادگري ( بالمعروفِ و القسطِ بينَ المؤمنينَ ) ، اسير خود را آزاد ميسازد .
11) بني أوس ( همان ، ص332 ) همچون گذشته خونبها ميپردازند و هر گروهي به شيوة مؤمنان ، با نيكي و دادگري ( بالمعروفِ و القسطِ بينَ المؤمنينَ ) ، اسير خود را آزاد ميسازد .
12) پيروان اسلام نبايد مسلماني را در پرداخت خونبها يا فدية سنگين ، تنها گذارند .
12ب. هيچ مؤمني نبايد به همبستگي با مؤمني ديگر بر ضد وي همپيمان شود .
13) همة مؤمنان پرهيزگار بايد در برابر هر مسلماني كه ستم كند يا از راه ستمگري چيزي از ايشان بخواهد و يا آهنگ دشمني و تباهي ميان مؤمنان را در سر بپروراند ، همداستان به ستيز برخيزند ، هر چند وي فرزند يكي از ايشان باشد .
14) هيچ مؤمني نبايد مؤمني ديگر را به قصاص كافر بكشد يا به كافري در برابر مؤمن ، ياري دهد .
15) پناه خدا براي همگان يكسان است ، و فرودستترين مسلمانان ، كافران را پناه تواند داد ( لسان العرب ، 4/155 ) مؤمنان در برابر ديگران ياور يكديگرند .
16) هر كس از يهود ، از ما پيروي كند ، بيهيچ ستم و تبعيض ، از ياري و برابري برخوردار خواهد شد .
17) آشتي همة مؤمنان يكي است و به هنگام پيكار در راه خدا هيچ مؤمني نبايد جدا از مؤمن ديگر و جز بر پاية برابري و دادگري ] مرسوم [ در ميان مؤمنان ، با دشمن از در آشتي درآيد ( زمخشری ، الفائق ، 2/25-26 ) .
18) پيكارگراني ( همان ، 2/26 ) كه همراه ما نبرد ميكنند ، بايد به نوبت به پيكار پردازند .
19) مؤمنان ، فرد مسلماني را كه مسلماني ديگر را كشته است ، در راه خدا ميكشند ( زمخشری ، اساس البلاغة ، ذیل واژه « بوأ » ) .
20) بيشك ، مؤمنان از بهترين و استوارترين راستي و راهيابي برخوردارند .
20 ب. هيچ مشركي نبايد مال يا جان افراد قريش را در پناه خود گيرد و از دستيابي مؤمني به آنها جلوگيري كند .
21) هر گاه از روي دليل ثابت گردد كه كسي مؤمني را بيگناه كشته است ، بايد او را به قصاص كشت ، مگر آن كه صاحب خون به ستاندن خونبها راضي شود ؛ و همة مؤمنان بايد ضدّ قاتل باشند و بايد عليه او به پا خيزند .
22) هر مؤمني كه محتواي اين نوشته را پذيرفته است و به خدا و روز بازپسين باور دارد ، روا نيست كه آدمكشي ( شیخ صدوق ، معانی الاخبار ، ص 265) را ياري يا پناه دهد ، و هر كس كه او را ياري يا پناه دهد ، بيگمان در روز رستخيز گرفتار نفرين و خشم خدا خواهد كشت و توبه و سربهايي ( زمخشری ، الفائق ، 2/292 ) از وي پذيرفته نخواهد شد .
23) هرگاه شما مسلمانان در كاري گرفتار اختلاف شديد ، ] داوري پيرامون [ آن را به خدا و محمد ( ص ) باز گردانيد ( ؛ راه حل آن را درقرآن و سنت پیامبر بجویید ) .
24) تا آنگاه كه مؤمنان با دشمن در پيكارند ، يهود نيز بايد در پرداخت هزينة جنگ با مؤمنان همراه باشند .
25) يهود بني عَوْف ، خود و بستگان شان امتي همراه با مسلمانان هستند ( زمخشری ، الفائق ، 2/26 ) ؛ دين يهود از آنِ ايشان و دين مسلمانان از آنِ مسلمانان است ؛ مگر كسي كه با پيمانشكني ستم كند ( الفائق ،2/26 ) و راه گناه در پيش گيرد ، كه چنين كسي جز خود و خانوادهاش را تباه نخواهد ساخت .
26) يهود بني نجّار داراي حقوقي برابر با حقوق بني عوف هستند .
27) يهود بني حارث نيز داراي حقوقي برابر با حقوق يهود بني عوف هستند .
28) يهود بني ساعده نيز داراي حقوقي برابر با حقوق بني عوف هستند .
29) يهود بني جُشَم نيز داراي حقوقي برابر با حقوق بني عوف هستند .
30) يهود بنيالأوس نيز داراي حقوقي برابر با حقوق بني عوف هستند .
31) يهود بني ثَعْلَبه نيز داراي حقوقي برابر با حقوق بني عَوف هستند ؛ مگر كسي كه ] با پيمانشكني [ ستم كند و گناه ورزد ، كه چنين كسي جز خود و خانوادة خود را تباه نخواهد ساخت .
32) همانا جَفْنه ( جمهرة ، ص372 و 331 ) همچون مردم ثَعْلَبه ، تيرهاي از ثَعْلَبه هستند .
33) بيگمان بني شُطَيْبه داراي حقوقي همسان با قبيلة بينعوفاند . روشن است كه راستي و استواري بر پيمان ، با پيمانشكني يكسان نيست ( الفائق ، 2/26 ) .
34) وابستگان قبيلة ثَعْلَبه ، همچون خود آن قبيلهاند .
35) نزديكان و رازداران( جوامع الجامع ، ذيل آية 118، آل عمران ، ج 1/ 1 98) يهودان ، چون خود ايشانند .
36) هيچ يك از آنان جز به اجازة محمد ( ص ) نبايد بيرون رود .
36 ب. نيز هيچ كس از كيفر زخمي كه بر كسي وارد آورده است ، بر كنار نميماند . هر كس به ناگاه كسي را بكشد ( ابن اثیر ، النهایة ،3 /409 ) ، بيگمان زيان آن جنايت به خود وي و خاندانش باز خواهد گشت ، مگر آن كه مقتول ستم كرده باشد كه در اين صورت ، خداوند آن را ( چون قصاصي ) ميپذيرد ( ابن هشام ، 2/149 پانوشت 3 ؛ النهاية ، 1/17 ؛ لسان ، 4/52 ) .
37) در پيكار با دشمنان ، هزينة يهود بر عهدة خود آنان و هزينة مسلمانان بر عهدة خود ايشان خواهد بود ؛ و بر هر دو گروه است كه در برابر كسي كه با شركتكنندگان در اين پيماننامه به ستيز برخيزد ، با همياري يكديگر پيكار كنند . نيز بايد راستي و نيكخواهي و نيكي ( النُّصحَ و النَّصيحةَ ) ، بيهيچ پيمانشكني ( بند 32 پیمان ) ميان ايشان استوار باشد .
37 ب. هيچ مردي نبايد نسبت به همپيمان خويش ، پيمانشكني كند . پيداست كه ياري از آن ستمديده است .
38) تا آنگاه كه مؤمنان سرگرم پيكار با دشمن هستند ، يهودان نيز بايد همراه مسلمانان هزينة جنگ را بپردازند .
39) درون مدينه براي پذيرندگان اين پيماننامه حرام است ( بخاري ، 3/ 25 - معجم البلدان ، 1/939 ، 3/751 ) .
40) پناهنده يا همپيمان ، در صورتي كه زيان نرساند و پيمان نشكند ، همچون خود پناهدهنده و پيماندار است ( لسان ، 4/154 ـ 155 ) .
41) به هيچ يك از افراد خانواده ] كه داراي سرپرستي است [ بياجازة كسان او ، نبايد پناه داد .
42) هر گاه ميانِ متعهدان به اين پيماننامه ، قتلي ( همين پيمان ، بند 22 ش 1 )يا رويدادي ناگوار و يا ناسازگار كه خطر تباهي همراه داشته باشد ، روي دهد ، بيگمان براي رهايي از آن ، بايد به خدا و پيامبر وي محمد( ص ) روي آورند ؛ ]مشيت [ خداوند بر نگهداشت و پذيرفتن اين نوشته جاري است ( سيره ابن هشام ، 2/150 ، پانوشت 1 ) .
43) هيچ كس نبايد به قريش و ياران ايشان پناه دهد .
44) همپيمانان بايد عليه كسي كه به شهر يَثرب بتازد ، به ياري هم بشتابند .
45) هر گاه همپيمانان مؤمنان ، به صلحي فراخوانده شوند كه مؤمنان در آن شركت جستهاند ، بايد در آن شركت جويند ؛ و هر گاه همپيمانان مؤمنان ، ايشان را به صلحي فراخوانند ، بر مؤمنان است كه بدان تن دردهند ، مگر صلح و آشتي با كسي كه با دين در پيكار است .
45 ب. هزينة هر گروه ، ] يا هزينة رزمي هر گروه [ ، بر عهدة خود آن گروه است ( ابوعُبيد ، ص 294 ) .
46) يهود أَوْس ، خود و وابستگان شان ، با نيكي محض و استواري ( النهاية ، 1/117 ) بر اين پيماننامه ، همان پيماني را پذيرفتهاند كه دارندگان اين پيماننامه ، بر آن گردن نهادهاند . پايداري بر پيمان ، آسانتر از پيمانشكني است ( الفائق ، 2/26 ؛ النهاية ، 1/117 « برّ » ) . اين پيمانشكن است كه خود زيان پيمانشكني را خواهد ديد . خداوند ] گواه [ راستيني بر اين پيماننامه است و آن را ميپذيرد .
47) پيداست كه اين نوشته ، ستمگر با پيمانشكني را از كيفر ، باز نخواهد داشت ( الفائق ، همان ) . نيز روشن است كه هر كس از مدينه بيرون رود و هر كه در مدينه بماند در امان خواهد بود ؛ مگر كسي كه ستم كند و پيمان شك اند . خدا و پيامبرش محمد ( ص ) پناهگاه پرهيزگاران و استواران بر پيمان اند ( ابن هشام 2/ 150 ) .
منبع :متن عربی پیمان نامه مدینه و ترجمه آن از مقاله ( دولت - شهر پيامبر ( ص ) ، نگارنده داود فیرحی اخذ شده است . آن مقاله نیز بخشي از كتاب تاريخ تحول دولت در اسلام است كه در سال 1386 توسط دانشگاه مفيد منتشر شده است .
متن عربی پيمان نامه مدینه :
بینپیامبر رحمت ( ص ) و ساکنان یثرب ( مدينه ) ، ( انصار ، مهاجران ، یهود و مشرکان شهر یثرب )
كِتابُه صَلَّي اللهُ عليهِ و سَلَّمَ بَينَ المُهاجرينَ و الأنصارِ و اليَهودِ و هوَ دُسْتورُ الدَّولة البَلَديِّةِ بالمَدينةٍ :
بسم الله الرّحمن الرّحيم
1) هذا كتابٌ مِنْ محمّدٍ النَّبيَّ ]رَسُولِ اللهِ [ بَينَ المؤمِنينَ و الـمُسلِمينَ مِنْ قريشٍ و ]أهلِ [ يَثْربَ و مَن تَبِعَهُم فلَحِقَ بِهِمْ و جاهدَ مَعَهم .
2) انَّهمْ اُمَّةٌ واحدةٌ مِن دُونِ الناسِ .
3) المُهاجِرُونَ من قريشٍ عَلَي رِبْعَتهم يَتَعاقَلُونْ بَيْنَهُمْ و هُمْ يَفْدُونَ عانيَهُم بالمعروفِ والقسطِ بينَ المؤمنينَ .
4) وبَنُو عوْفٍ عَلَي رِبعْتهم يَتعاقلونَ مَعاقلهم الأولَي ، وكُلُّ طائفةٍ تَفدي عانِيَها بالمعروفِ و القسط بينَ المؤمنينَ .
5) وبَنُو الحارثِ ]بنِ الخَزْرَجِ [ علي رِبعتهم يَتَعاقلونَ معاقلهم الأولي ، وكُلُّ طائفةٍ تَفْدي عانيَِها بالمعروف والقسط بين المؤمنين .
6) و بَنُو ساعِدةَ عَلي رِبعتهم يَتعاقلونَ مَعاقلهم الأولي ، و كلُّ طائفةٍ تَفْدي عانيَها بالمعروف والقسطِ بينَ المؤمنينَ .
7) وبنُو جُشَم علي رِبْعتِهم يتعاقلونَ معاقلهم الأولي ، وكلُّ طائفةٍ تفدي عانيَها بالمعروف والقسط بين المؤمنينَ .
8) وبَنُو النَّجَار عَلَي ربْعتِهم يَتَعاقَلونَ معاقلَهم الأُولَي ، وكُلُّ طائفةٍ تَفْدي عانيَها بالمعروفِ و القِسْطِ بينَ المؤمنينَ .
9) وبَنُو عَمرو بنِ عَوْفٍ عَلَي ربْعَتِهم يَتَعاقلونَ مَعاقِلَهم الأولَي ، وكُلُّ طائفةٍ تَفْدي عانِيَها بالمعروف والقِسْطِ بَينَ المُؤمنينَ.
10) وبَنُو النَّبِيتِ علي رِبعَتِهم يَتَعاقلون مَعاقِلَهم ، وكُلُّ طائفةٍ تَفْدي عانِيَها بالمعروفِ و القسطِ بينَ المؤمنينَ .
11) وبَنُو الأَوْسِ عَلي رِبعتِهم يَتَعاقَلُونَ مَعاقِلَهم الأُولَي؛ وكُلُّ طائفةٍ تَفْدي عانِيَها بالمعروفِ و القسطِ بينَ المؤمنينَ .
12) وأنَّ المُؤمنينَ لايَتْرُكونَ مُفرَحاً بَيْنَهم أنْ يُعْطُوهُ بالمعروفِ في فِداء أَوْ عَقْلٍ .
12ب) وأَنْ لايُحالِفَ مُؤمِنٌ مَوْلَي مُؤمِنٍ دُونَه .
13) و أَنَ المُؤمنينِ المُتَّقينَ ]أَيْدِيهم [ عَلَي ]كُلَّ [ مَن بَغَي مِنْهُم ، أَو ابْتَغَي دَسيعة ظُلْمٍ ، أَو إثْمأ ، أو عُدْواناً ، أو فَساداً بينَ المؤمنينَ ، وانَّ أَيْدِيهَمُ عَليهِ جَميعاً ، ولَو كانَ وَلَدَ أَحدِهِم .
14) وَلا يَقْتُل مؤمنٌ مؤمناً في كافر ، ولا يَنْصُرْ كافراً عَلَي مُؤمنٍ .
15) و أَنَّ ذِمَّةَ اللهِ واحِدةٌ يُجيِرُ عَلَيهِم أَدْناهُم ، و أَنَّ المؤمنينَ بَعْضُهُمْ مَوالِي بَعْضٍ دُونَ الناسِ .
16) و أَنَّه مَنْ تَبِعَنا مِنْ يَهُودَ فإنَّ لَهُ النَّصْرَ و الأُسْوَةَ غَيْرَ مَظْلُومينَ و لا مُتناصَر عليهم .
17) و أنَّ سِلْمَ المُؤمنينَ واحِدةٌ ، لا يُسَالِمُ مؤمنٌ دُونَ مؤمنٍ في قتالٍ في سَبيلِ اللهِ ، ألاَّ عَلَي سَواءِ و عَدْلٍ بَيْنَهُم .
18) و أنَّ كُلَّ غازيةٍ غزَتْ مَعَنا يَعقِبُ بعضُها بَعضاً .
19) أَنَّ المؤمنينَ يُبِيءُ بَعْضُهم عن بَعْضٍ بِمَا نَالَ دِماءَهُم في سبَيلِ اللهِ .
20) و أَنَّ المُؤمنينَ المُتَّقِينَ عَلَي أَحْسَنِ هُديْ وَ أقْوَمِهِ .
20ب) و أَنَّه لايُجيرُ مُشْركُ مالاً لِقُريشٍ و لا نَفْساً ، ولايَحُولُ دُونَه عَلَي مُؤمِنٍ .
21) وأَنَّه مَن اعْتَبَطَ مُؤمِناً قَتْلاً عَنْ بَيِّنةٍ فإنَّه قَوَدٌ بِه ، إِلاَّ أَنْ يَرْضَي وَلِيُّ المَقْتُول ]بِالعَقْل [ وأَنَّ المُؤمنينَ عَلَيِه كافةً ولا يَحِلٌ إلاّ قِيامٌ عَلَيهِ .
22) وأنّه لايحلٌ لِمُؤمنٍ أقرَّبما في هذه الصَّحيفةِ ، وآمَنَ باللهِ وَاليَومِ الاَخِرِ أَنْ يَنْصُرَ مُحْدِثاً أَوْ يُؤْوِيَهُ ، وأَنَّ مَنْ نَصَرَه ، أوْ آواهُ ، فإنَّ عَليه لَعْنةَ اللهِ وغَضَبَهُ يَومَ القِيامةِ ، ولا يُؤْخَذُ صرفٌ ولا عدلٌ .
23) وأَنّكُم مَهْمَا اخْتَلَفْتُم فيهِ مِنْ شَيءٍ ، فإنَّ مَرَدَّه إلَي اللهِ وإلي مُحَمدٍ .
24) وأَنَّ اليَهودَ يُنْفِقُونَ معَ الـمُؤمنينَ ما دامُوا مُحارِبينَ .
25) وأَنَّ يَهودَ بَني عَوْفٍ أَُمَةٌ معَ المُؤمنينَ ؛ لليَهودِ دِينُهُم ولِلمُسلِمينَ دِينُهُم ، مَوالِيهم وأَنفُسِهِم إلاَّ مَنْ ظَلَمَ وأَثِمَ ، فَإنَّه لا يُوتغُ إلاَّ نفسَهُ وأَهلَ بيتهِ .
26) وأَنَّ لِيهودِ بَنيِ النَّجَّارِ مَثْلَ ما لِيَهود بَني عَوْفٍ .
27) وأَنَّ لِيهودِ بني الحارِثِ مَثْلَ لِيهودِ بَني عَوْفٍ .
28) وأَنَّ لِيَهودِ بَني ساعدةِ مِثلَ ما ليهودِ بَني عَوفٍ .
29) وأَنَّ لِيهودِ بني جُشَمَ مثلَ ما ليهودِ بني عَوفٍ .
30) وأَنَّ ليهودِ بَني الأَوْسِ مثلَ ما ليهودِ بني عوفٍ .
31) وأَنَّ ليهودِ بَني ثَعْلَبةَ مِثلَ ما ليهودِ بَني عَوفٍ ، إلاّ مَنْ ظَلَمَ وأَثِمَ، فإنَّه لا يُوتغُ إلاَّ نَفْسَه وأَهْلَ بيتِه .
32) وأَنَّ جفنةَ بَطْنٌ مِنْ ثَعلبةَ كأنفُسهمْ .
33) وأَنَّ لِبَني الشُّطَيبةَ مِثْلَ ما لِيهودِ بَني عوفٍ ، وأنَّ البِرَّ دُونَ الإثْمِ .
34) وأَنَّ مَوالِيَ ثعلبَةِ كأَنفُسهمْ .
35) وأَنَّ بطانةَ يَهُودَ كأنْفسهِم .
36) وأنّه لايخرُجُ منهُم أحدٌ إلاَّ بإذنِ مُحمّدٍ .
36 ب) وأنَّه لا ينحجزُ عليَ ثارِ جُرْجٍ ، وأنَّه مَنْ فَتَكَ فَبنفْسِهِ وأهلِ بَيْته إلاَّ مَنْ ظَلَمَ وأَنْ اللهُ عَلَي أَبَرَّ هَذا .
37) وأَنَّ عَلَي اليَهودِ نَفَقَتَهْم ، وعَلَي المسلمينَ نَفَقَتَهُم ، وأَنَّ بَيْنَهُمُ النَّصرَ عَلي مَنْ حارَبَ أهلَ هذهِ الصَّحيفةِ ، و أَنَّ بَينَهم النُّصحَ و النَّصيحةَ ، و البِرٌ دُونَ الإثْمِ .
38) وأَنَّ اليهودَ يُنْفِقونَ معَ المؤمنيينَ مادامُوا مُحاربينَ .
39) و أَنَّ يثربَ حرامٌ جوفها لأهلِ هذه الصَّحيفة .
40) وأنَّ الجارَ كالنَّفْسِ غيرَ مُضارِّ ولا اثمٍ .
41) و أنَّه لا تجارُ حُرْمةٌ إلا بإذْنِ أِهْلِها .
42) و أَنَّه ما كانَ بينَ أهلِ هذهِ الصَّحيفةِ مِنْ حَدَثٍ ، أوِ اشْتجار يُخافُ فَسادُه ، فإنَّ مَرَدَّه إلَي اللهِ و ألي محمدٍ رسول الله ( صلي اللهُ عليهِ و سلَّمَ ) ، و انَّ الله عَلَي أَتْقَي ما في هذهِ الصَّحيفةِ و أبَرَّه .
43) و أنَّه لاتُجَارُ قُريشٌ ولا مَنْ نَصَرَها .
44) و أَنْ بَيْنَهم النَّصرَ عَلي مَنْ دَهَمَ يَثْربَ .
45) و إذا دُعُوا إلي صلحٍ يُصالحونُه و يَلبسونَه فإنَّهُمْ يُصالحونَه و يَلْبسونه ، وأنَّهم إذا دَعَوا إلي مثلِ ذلك ، فإنَّه لَهُمْ عَلَي المُؤمنينَ إلاَّ مَنْ حارَبَ في الدَّينِ .
45 ب) عَلي كُلُّ أناسٍ حِصَّتُهم مِن جانِبِهِم الَّذي قِبَلَهم .
46) و أَنَّ يَهودَ الأوسِ مَوالِيَهُم و أنْفُسَهُم عَليَ مِثْلِ ما لأهلِ هذِه الصَّحيفةِ معَ البِرَّ المَحْضِ مِن أَهْلِ هذِهِ الصَّحيفةِ ، و أَنَّ البِرَّ دُونَ الإثْمِ لايَكْسِبُ كاسِبٌ إلاَّ علي نَفْسِه ، و أنَّ اللهَ عَلَي أصْدَقِ ما في هِذهِ الصَّحيفةِ وأبَرَّه .
47) و أنَّه لايَحُولُ هذا الكِتابُ دُونَ ظالِمٍ أو آثِمٍ ، وأنَّه مَن خَرَجَ اَمِنٌ ومَنْ قَعَدَ آمِن بِالمَدينةِ ، إلاّ مَنْ ظَلَمَ وأَثِمَ ، و أنَّ اللهَ جارٌ لِمَنْ بَرَّ وَ اتَّقَي ، و مُحمَدٌ رَسُولُ اللهِ ( صَلّي اللهُ عليهِ وسلَّمَ ) .