نظام مشارکت و پیشنهادها - شناخت دوایر حسبه و اهمیت فوق العاده آنها در دستیابی بشر به مدیریت عقل محو
شناخت دوایر حسبه
از آن لحاظ داراي اهميت فوق العاده است
كه راهكار دستيابي انسان و جامعه بشري
به مدیریت عقلانی و عقلانیت ، یعنی مدیریت برتر الاهی( احد )
و رحمت بی کران خداوند
و ثروت بی منتهایش و اقتصاد احد توسط مردم است .
دوایر حسبه شناسی
( شورای همیاری ، تعاون و مشارکت مردم )
فریور باتمانقلیچ
بحث دوایر حسبه یک بحث بی نهایت با ارزش ، کلیدی واجرایی اسلام است . در واقع دوایر حسبه روش اجرای اصل مقدس امر به معروف و نهی از منکر می باشد . وقتی نظرات علما ، فقها ، فلاسفه اسلامی را در طول تاریخ بررسی می کنیم ، مشاهده می کنیم که در مورد دوایر حسبه نظرات متفاوتی وجود دارد . بعضی ها دامنه کار دوایر حسبه را محدود و برخی گسترده دانسته اند و بعضی دیگر دامنه آن را مانند اصل مقدس امر به معروف و نهی از منکر بی نهایت برشمرده اند .
دراینجا یک سوال پیش می آید : چرا این اصل بی نهایت مهم ، اثربخش و تحول زای دین اسلام در این 1400 به خوبی شناخته نشده است ؟ ! ؟ و از آن مهمتر چرا این اصل مهم الاهی به طور فراگیر به اجرا در نیامده است و کل بشریت از این نعمت عظما بی بهره مانده است ؟ !
چرا مسلمانان در مورد این موضوع مهم تحقیق جامع نکرده اند ؟ این سوالات باید مورد تحقیق و تفقه قرار گیرد تا دلایل عقب ماندگی جوامع اسلامی کشف شود .
یکی از این دلایل این است که ما ، فردی تحقیق کرده ایم در حالی که قرآن کریم ما را بارها دعوت به شور و مشورت و شورا کرده است یعنی
ما اصل بینهایت مهم شورا را
که همان جمعی فکر کردن ، جمع شدن عقلها ،
هم افزایی مغزها و خردها می باشد ،
نشناخته و در جوامع پیاده نکرده ایم .
در اینجا این سوال پیش می آید که آیا شورا برای مردم عادی و توده های مردم نازل شده و برای علما ،فقها ، فلاسفه ، عرفا و کلاً نخبگان جامعه نمی باشد ؟ ! ؟ ما مسلمانان باید جهت شناخت هر موضوع به صورت شورایی پیش می رفتیم . وقتی کارها را به صورت شورایی پیش می بریم ، و فردی اقدام نمی کنیم ، در این صورت فنون و تکنیک های هم افزایی( سینرژی ) مغز و خردها را کشف می کنیم ، یکی از این فنون ، تقسیم کار صحیح در جمع و جمع کردن سریع کار و نتیجه گیری گروهی است .
اگر کار تحقیق و تفقه کردن در جوامع گروهی انجام می شد ، ما مسلمانان در بسیاری از موارد به انحراف کشانیده نمی شدیم و سرعت کشف موضوعات هم صد ها برابر افزایش می یافت .
دومین موضوع ، شناخت فن و تکنیک برگزاری جلسات
آزاداندیشی یا طوفان فکری است .
در این جلسات درباره یک مشکل می توان ظرف مدت یک ساعت 100 راه حل پیدا کرد . هم افزایی و سینرژی جلسات آزاداندیشی 10 برابر روش شوراهای معمولی و صد برابر روش فردی فکر کردن است . بنابراین باید در مورد موضوعات مختلف از مغزهای سایر محققان و اندیشمندان هم استفاده می کردیم . اما در اسلام روی سخن خداوند و آیات قرآن به همه مردم است .
قرآن مجید می فرماید همه مردم باید محقق شده و به سوی علم و دانش بروند . ولی عملا می بینیم هر کس به دنبال کار خودش می رود ، کارگر ، کشاورز ، صنعت گر و . . . همه به دنبال کار خود و روزی خویش هستند و به تحقیق و تفقه بها نمی دهند ، در حالی که همین
تحقیق است که آنها را به رزق و روزی و نعمات
عالی می رساند .
پس تحقیق و تفقه در مورد مسائل اسلامی و قرآنی به گردن فقها می افتد . علما و دانشمندان هم سال ها تحقیق می کنند در نتیجه سطح خودشان را با مردم عامی متفاوت می بینند و مردم عامی را مثل کَالانعام ( گاو و گوسفند ) می بینند ، لذا می بینیم همین امر باعث شده که اکثر ایشان به صورت فردی تحقیق کنند .
در حالی که خداوند با اصل مقدس امر به معروف و نهی از منکر و روش اجرایی آن ، دوایر حسبه تمام مردم را دعوت به تفکر کرده است تا راجع به همه موضاعات فکر کرده به تحقیق و تفقه بپردازند و البته نه با زور و سلطه و دستور ، بلکه داوطلبانه .
در زمان صدر اسلام پاداشها و اعطاهایی برای موعظه ها و پیشنهادات مردم در نظر گرفته شده بود تا مردم به امر خیررسانی تشویق و ترغیب شوند . به هر صورت مسئله این است
که حرکت جوهری اسلام ، حرکت فردی نیست ، بلکه
حرکتی جمعی است .
از همان اول باید مسائل و مشکلات جامعه با مردم مطرح شود و مردم در مورد آنها فکر کنند و پیشنهاد ارائه دهند . مثلا در مورد شناخت نماز ، که 1400 سال است هر روز به صورت تکراری آن را می خوانیم و در مورد اجزا آن تفکر و تحقیق و تفقه نمی کنیم . تحقیق نکرده ایم تا هدف نماز را بشناسیم . هدف نماز چیست ؟ ؟ هدف نماز ، طلب رحمت ، نعمت و برکات و سلامتی برای همگان است . در واقع نماز نشان دهنده راه و روش صحیح زندگی است .
چرا ما مسلمانان نفهمیدیم نماز یعنی : هدایت ،
مدیریت و رهبری ؟
و در این باره تحقیق و تفقه جامع انجام ندادیم تا روشهای آن را از نظر پیامبران و امامان خصوصاً پیامبر اکرم ( ص ) و امام علی( ع ) کشف کنیم ؟ اگر این تحقیقات را انجام می دادیم 1400 سال به انحراف نمی رفتیم و ظلم ها و ستم ها و جنگهای بسیار بر مردم تحمیل نمی شد .
شناخت امر به معروف و نهی از منکر در قرآن به این
گونه است که مردم باید امتهای خیرطلب بسازند .
وجود خداوند خیر مطلق است و انسانها با خیررسانی به خداوند نزدیک می شوند . این امت ها گروههای خیررسان اند . اگر ما بخوهیم جامعه ما الاهی شود باید امت های خیررسان را در تمام سازمانها و نهادها ، دانشگاهها و مدارس تشکیل دهیم . نام دیگر امتهای خیر طلب عرافه می باشد . اعضاء این گروه ها دور هم نشسته و فکر می کنند و برای اصلاح امور جامعه خویش پیشنهاد ارائه می دهند . پس یکی از عیب های اساسی کار ما مسلمانان این است که ما امتهای خیر طلب را در جوامع و دانشگاه ها و مراکز آموزشی خود نساختیم .
. . . . روش کار پیامبران این گونه بوده است که
دوایر حسبه ،
امتهای خیرطلب ، عرافه ها
و شورای نقبا را
که همه زیربنای همفکری و شورایی و خرد جمعی
دارند ، درست کرده اند
و هیچ پیامبری به هیچ عنوان ،
قبل از این که با مردم شور و مشورت کند
هیچ تصمیم اقتصادی و اجتماعی نگرفته است .
این آیه و نشانه هدایت قرآن مجید ( سوره آل عمران / آیه 195) است که می فرماید :
« ( ای پیامبر ) به جهت رحمت و بخشایشی که
از جانب خدا به تو رسید
برای ایشان ( گریختگان از جنگ احد )
نرم خو شدی ،
و اگر تو خشن ، سخت دل و سنگدل بودی
قطعاً همه مردم از دور تو پراکنده می شدند
پس از ( تقصیر ) ایشان درگذر
و برای ایشان آمرزش بطلب
و در مدیریت و رهبری کارها
با آنها شور و مشورت کن
( یعنی تصمیم سازی مشترک انجام شود
و در نهایت وقتی تصمیم به کاری گرفتی
بر خدا توکل کن و آن کار را انجام بده
( فاذا عزمت فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین )
خداوند قطعاً توکل کنندگان را دوست می دارد » .
اساس کار پیامبران بر شورا و پیشنهادگیری از مردم
بوده است و جهت حل مسائل و مشکلات از مردم
پیشنهاد می گرفتند ،
مردم در همه تصمیم سازی ها مشارکت قوی داشتند
ولی تصمیم گیری نهایی با پیامبر بوده است .
همه مدیران و رهبران اسلامی و والیان
دقیقاً این گونه باید عمل کنند
و به هیچ عنوان حق ندارند
که خلاف این روش عمل نمایند .
با این روش است که در واقع امانت حکومت به مردم بازگردانده می شود
و همه تصمیم گیری ها با مشارکت مردم انجام می شود .
و نتیجه تصمیم گیری نیز مورد قبول همگان بوده
و همه در تحقق آن با جان و دل مشارکت نموده
و فکرهای ناب جمعی را به عمل تبدیل می کنند .
امام علی( ع ) می فرماید : « من استبد براءیه
هلک و من شاور الرجال شارکها فی عقولها » :
هرکس استبداد رای بورزد هلاک شود
و هر کس با مردم مشورت کند
در عقلهای ایشان شریک گردد .
و باز می فرماید :
« الاستشاره عین الهدایه » :
شور و مشورت چشم و دیده بان هدایت است .
ما احادیث بسیاری در مورد شورا و مشورت داریم
ولی معلوم نیست چرا در مورد آنها تحقیق و تفقه جامع صورت نگرفته
و نظامات و ساز و کار های مربوطه کشف نگردیده است ؟ ! ؟
. . . مرحله اول تکامل ، بکارگیری عقل و شعور است
و بکار انداختن آن باعث شناخت می شود .
شناخت که زیاد شود باعث ایمان می شود
و با افزایش ایمان یقین حاصل خواهد شد .
وقتی این روند اتفاق افتاد نباید یقین هایی را که حاصل شده در کتابها و کتابخانه ها نگه داریم ،
بلکه باید آنها را عملی کرده و از آنها در صحنه اجتماع نتیجه عملی بدست آوریم .
. . . در طول تاریخ پادشاهان و فرعون ها
فقط خودشان تصمیم می گرفته اند
و این امر را هیچ زمان به مردم واگذار نکرده اند .
و همین امر موجب شده است
که بیماری کبر و غرور در وجودشان رشد کند
و دیگران را آدم حساب نکنند .
این تصمیم گیری فردی فرعون به آنجا
می رسد که در نهایت خود را خدا می بیند
و می گوید : انا ربکم الاعلی .
من خدای برتر شما هستم .
همین امر موجب می شود دست به ظلم و ستم و قتل و غارت و کشت و کشتار بزند .
فرعون در زمان حضرت موسی دستور بریدن سر کودکان پسر را می دهد
و این کار صورت می گیرد .
این قدرت ظالمانه فرعون است که به خاطر خوابی که دیده است
و به خاطر حفظ تاج و تخت خود ، کشتاری فجیعانه انجام می دهد که در تاریخ کم نظیر است .
اما خداوند این چنین قدرت ظالمانه ای به پیامبران خود نداده است .
قدرت پیامبران ناشی از مشارکت قوی مردم ،
خیراندیشی های مردم ،
موعظه های مردم ،
تعداد کثیر پیشنهادات مردم ،
سود و صرفه جویی و منافع بیشمار پیشنهادات ،
عضویت مردم در عرافه ها و امت های خیرطلب و
خیررسان ، تشکر و پاداش دهی به ایشان
توسط دوایر حسبه
و در نهایت نظام مدیریت عالی و مردمی و فطری است که بر این مبانی ساخته
می شود ، می باشد . . . .
مسئله مهم و اساسی دیگر ارتباط آیات قرآن با یکدیگر است . نه تنها آیات قرآن با هم ارتباط دارند بلکه تمام پدیده های جهان با هم ارتباط داشته و بر روی هم تاثیر می گذارند . پس بنابراین برای کشف این ارتباطات باید کار گروهی انجام شود . باید از فنون و تکنیک هایی که هم افزایی بسیار زیادی دارند استفاده شود تا شناخت جامعی در مورد قرآن و اسلام و خصوصا مدیریت قرآنی بدست آید . همان مدیریتی که پیامبر اکرم ( ص ) آن را به خوبی به اجرا در آورد .
دوایر حسبه در زمان پیامبر اکرم ( ص )
ایجاد شده و اصولا نظام دوایر حسبه
اساس اقامه و اجرای اصل مقدس قرآنی
امر به معروف و نهی از منکر است .
برخی از آقایان گفته اند که این دوایر حسبه در زمان خلفای اموی و یا عباسی بوجود آمده است ! ! برخی نیز گفته اند که این دوایر در زمان عمر یا معاویه ایجاد شده است ! آخر اعراب بادیه نشین چه شناختی داشته اند که بتوانند یک اصل مدیریتی پیشرفته و مترقی مانند این را به اجرا درآورند . اینها حرفهای پوچ و باطلی است که ناشی از عدم شناخت و تحقیقات کامل مدیریتی ، خصوصاً عدم درک نتایج عالی و غیرقابل تصور عملی و کاربردی این دوایر ، زده شده است .
دوایر حسبه جوهر اسلام است ، آن راه نجات بخش
بشریت است که هزاران سال به دنبال آن بوده است ،
آب حیات مردم و روش مشارکت همگانی جهت به
راه اندازی جنبش بهشت سازی جهانی است .
این دوایر در زمان پیامبر اکرم ( ص ) ایجاد شده و در زمان ابوبکر ، عمر ، عثمان ، امام علی ( ع ) ، بنی امیه و بنی عباس وجود داشته است . البته برخی از خلفا تغییراتی در شیوه حکومت دادند .
در زمان معاویه و یزید و بنی امیه و بنی عباس با توجه به این که سبک حکومت از شورایی ، مشارکتی و پیشنهاد دادن به سمت من سالاری و استبدادی سوق پیدا کرده ، نقش و جایگاه دوایر حسبه و عرافه ها نیز تغییر کرده است .
هر چه استبداد غلیظ تر شده در این صورت کاربردهای دیگری برای عرافه ها و دوایر حسبه تحمیل کرده اند و سعی کرده اند از آنها برای سرکوب مردم بهره برداری نمایند . در واقع ظاهر دوایر حفظ شده است ولی باطن آن به صورت دیگری درآمده است .
در زمان امام حسین ( ع ) مسلم بن عقیل نماینده امام وقتی وارد کربلا می شود ، حاکم کربلا ( عبید الله ) تمام عریفان را جمع نموده و به آنها ابلاغ می کند که باید طرفداران مسلم را معرفی کنند در غیر این صورت در جلوی منزل شان حلق آویز شده و تمام اعضا عرافه شان هم به هلاکت می رسند .
در اینجا می بینیم که در نظام استبدادی ، یزید می خواهد از عریفان جاسوس بسازد . وقتی که زور و سلطه در کار باشد چهره عرافه ها تغییر پیدا می کند و گروههای دانایی محور( خیرخواهان مردم ، پیشنهاددهندگان خلاق و حلال مسائل و مشکلات مردم ) به جاسوس حکومت تبدیل می شوند .
استبداد ماهیتاً درک و شعور آن را ندارد
که از مردم گروه بسازد
و از گروه ها پیشنهادات عالی و مفید دریافت نماید .
در دایره المعارف دهخدا در بحث وظایف محتسب می خوانیم : وظیفه محتسب اولا نظارت بر اجرای مقررات دینی و مذهبی و منع از اعمال حرام بود و ثانیا نظارت بر صحت انجام امور راجع به روابط عمومی افراد جامعه و رفع گرفتاری های حال و زندگی ایشان ، از سد معبر و تنگ کردن راهها جلوگیری می کرد و بر پیمانه و وزن و آن چه امروز از وظایف شهرداری هاست نظارت می نمود . این کارها در اصل به عهده قاضی بود ولی آن را شغل مستقلی کردند تا قاضی گرفتار این امور نباشد .
پروین اعتصامی شاعره معروف معاصر در مورد محتسب می فرماید :
محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت مست گفت این پیراهن است ، افسار نیست
گفت مستی زان سبب افتان و خیزان می روی مست گفت جرم راه رفتن نیست ره هموار نیست
گفت می باید تو را تا خانه قاضی برم گفت رو صبح آی قاضی نیمه شب بیدار نیست
گفت دیناری بده پنهان و خود را وارهان گفت کار شرع کار درهم و دینار نیست
در اینجا مشاهده می شود که نقش نظارتی و هدایتی محتسب به نقش پلیسی و یقه گیری تبدیل شده و در نهایت به رشوه گیری منتهی گردیده است .
در واقع باید محتسب بررسی می نمود چرا مردم به مستی و بی خبری روی آورده اند
و بر این اساس یک پیشنهاد مفید و اثربخش ارائه می نمود .
تا علت اصلی شناسایی نشود معلول از بین نخواهد رفت .
با نظام پلیسی فقط شکل جرم تغییر کرده و از ظاهر به پنهان کشانیده می شود .
در ضمن رشوه گیری محتسب خود نشان از حقوق ناکافی وی
و نظام مدیریت ناعادلانه در جامعه دارد .
نظام مدیریت صحیح و حکومت داری حکیمانه
علت العلل و راه حل بنیانی جهت حل همه مسائل و مشکلات مردم و جامعه است .
استاد مطهری در هفته آخر عمر با برکتش
پیشنهاد تشکیل یک دایره حسبه را می دهد ؟ ؟
اندیشه های اصلاحی استاد مطهری
استاد مطهری معتقد است که
طرز تفکر مسلمین درباره اسلام آسیب دیده است
و تا زمانی که طرز تفکر خود را درباره اسلام اصلاح نکنیم
هیچگونه اصلاحی در جامعه صورت نخواهد گرفت .
طرز تفکر ما درباره مفاهیم اسلامی
آنقدر تغییر کرده که گاهی وارونه شده است
و اسلام را
به مانند کسی که پوستین وارونه پوشیده باشد
جلوه داده ایم .
تحریفات در مورد زهد ، تقوا ، تقیه ، انتظار فرج ، شفاعت ، قضا و قدر و غیره
و خصوصا تحریفات در واقعه تاریخی کربلا ،
چهره واقعی این حادثه عظیم را مخدوش ساخته و
هدف آن امام همام
یعنی (( احیای اصل مقدس امر به معروف
و نهی از منکر)) و (( اصلاح دین جدم ))
در پس این تحریفات و عزاداری ها گم شده است .